Archive of the room's sessions 1 to 9 * آرشیو نشست های یکم تا نهم اتاق


توجه  ***  NOTE

این نخستین صفحه آرشیوی لینک های بازپخش و خلاصه نشست های قبلی اتاق خشونت پرهیزی ایرانی است -- در زیر. صفحه "مادر" این صفحه های آرشیوی را در لینک زیر خواهید یافت

This is the first archive page that contains (below) the 

REPLAY LINKS & THE SUMMARIES of the first group of 

the previous sessions of the Iranian Nonviolence room. 

To go to the "mother" page of this archive page, click this link:

https://iranian-nonviolence.blogspot.com/p/previous-rooms.html

------------------------------------

The archive of the Iranian Nonviolence room's sessions 1 thru 9

آرشیو نشست های یکم تا نهم اتاق خشونت پرهیزی ایرانی  

------------------------------------

Session (9) -- Sunday, March 12, 2023 

نشست (9) -- یکشنبه 21 اسفند 1401

LISTEN HERE--in Clubhouse  //  اینجا بشنوید در کلاب هاوس 

https://www.clubhouse.com/room/xl47KeDq?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-627761

ZOOM / YOUTUBE  /////  زوم / یوتوب 

https://www.youtube.com/watch?v=PO-HM8q8KHA

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

- Powerful inspirational music and song (based on a famous poem by Sa'di) was not played due to technical problems. See the clip, below: 

ترانه ی پر قدرت و الهام بخش "بنی آدم اعضای یک پیکرند" (بر اساس شعر معروف سعدی) به دلیل مشکلات فنی پخش نشد. کلیپ را در اینجا ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=rDZe18wcDG0 -- Human beings are limbs to one body!

- The proud anthem of Iranian Nonviolence: “Lay Down Your Rifle” was not played to start the room officially, due to technical problems. See this link:
سرود غرور انگیز خشونت پرهیزی ایرانی: "تفنگت را زمین بگذار" برای آغاز رسمی اتاق به دلیل مشکلات فنی پخش نشد. این لینک را ببینید 

Different participants made these main points:

نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

After greetings and welcomes, also to the Zoom room participants, the Iranian Nonviolence's guests, Amy Antonucci, Co-Chair of the Board of Directors and Will Hopkins, Executive Director of New Hampshire Peace Action were introduced briefly, including that Will served as a U.S. Army infantry soldier in the Iraq War, before becoming a peace activist and member of Veterans for Peace.
پس از سلام و احوالپرسی و خوش آمدگویی (به همچنین به شرکت کنندگان اتاق پخش همزمان زوم) دو مهمان این نشست خشونت پرهیزی ایرانی، یعنی خانم امی آنتونوچی، رئیس (مشترک) هیئت مدیره و آقای ویل هاپکینز، مدیر اجرایی گروه صلح طلب "آشتی در عمل" شعبه ایالت نیوهمشایر آمریکا به طور مختصر معرفی شدند، و خاطر نشان شد که ویل به عنوان یک سرباز نیروی زمینی ارتش ایالات متحده خدمت کرده است, از جمله در جنگ عراق، قبل از اینکه به یک فعال صلح و عضوی از گروه "کهنه سربازان صلح طلب" تبدیل شود  

Will Hopkins introduced the New Hampshire Peace Action (NHPA), as an affiliate of the National Peace Action Organization, its mission being to educate, mobilize, and organize, to build a more peaceful and just future for all. NHPA seeks a future of cooperation rather than conflict internationally, and a more peaceful and just global community.
ویل هاپکینز "آشتی در عمل"  نیوهمشایر را به عنوان یکی از زیرمجموعه های سازمان "آشتی در عمل" آمریکا معرفی کرد که ماموریت آن آموزش، بسیج و سازماندهی است تا آینده ای صلح آمیزتر و عادلانه برای همه بسازد؛ یعنی این گروه مدنی, خواهان آینده ای پر از همکاری بین المللی است, نه جنگ و منازعه--یک جامعه جهانی صلح آمیزتر و عادلانه تر

Guest Presentation by Amy Antonucci: The Importance to Peace-building, of Human Dignity 
سخنان مهمان برنامه امی آنتونوچی در باره اهمیت کرامت انسانی در صلحسازی
 
Will introduced Amy Antonucci, a peace activism mentor to him and many others, whose dedication was caused by the negative influences of colonization and repression which brought Amy to her work. She is half Italian and half Irish, and  believes that “everyone is born with dignity and a wish to contribute positively and meaningfully to the community,” and that we humans are meant to be connected, care for, and give to each other as people, but sadly there are now many systems that  undermine our natural, human tendencies.
ویل، امی آنتونوچی، یک مربی کنشگری صلح خودش و بسیاری دیگر را معرفی کرد، که فداکاری هایش ناشی از تأثیرات منفی استعمار و سرکوب بوده، که او را ترغیب به کار کرده است. امی, یک آمریکایی نیمه ایتالیایی و نیمه ایرلندی, بر این باور عمیق است که "همه انسانها با کرامت به دنیا می آیند و ذاتا می خواهند به طور مثبت و معنادار به جامعه کمک کنند" و ما انسان ها قرار است به عنوان مردم به یکدیگر وصل باشیم، و مراقب و کمک یکدیگر, اما متأسفانه، اکنون سیستم های زیادی وجود دارد که تمایلات طبیعی و انسانی ما را تضعیف می کنند
 
Amy added that America’s violent reaction to the September 11, 2001 attacks led her to commit her life to peace activism, and in the process she connected with many diverse people, much different than herself. She and others organized against militarism and worked to build understanding of Muslims and Middle Eastern people. Amy participated in a weekly “peace vigil” and met many people from other parts of the world (Iraq, Iran, Turkey), even though New Hampshire is not an ethnically or racially diverse state.
امی افزود که واکنش خشونت آمیز آمریکا به حملات 11 سپتامبر 2001 باعث شد که او زندگی خود را وقف کنشگری صلح کند و در این روند با افراد مختلف بسیار متفاوت از خودش ارتباط برقرار کرد. او و دیگران علیه نظامی گری سازماندهی کردند و برای ایجاد درک بهتری از مسلمانان و مردم خاورمیانه تلاش کردند. امی در یک "بست نشینی صلح" هفتگی شرکت می کرد و در نتیجه با افراد زیادی از سایر نقاط جهان (عراق، ایران، ترکیه) آشنا شد, اگرچه ایالت نیوهمشایر از نظر قومی یا نژادی دارای تکثر زیادی نیست 
 
Ms. Antonucci was already committed to respect and tolerance for everyone. But she still was not prepared to discover how much common ground exist
s between the diverse peoples she met and came to deeply love. An Iranian man at the peace vigil summed it up well, when he said that despite our differences, everywhere “people are essentially the same. They want to be safe and loved, and to care for their family and community, living meaningful lives.
خانم آنتونوچی قبلاً متعهد به احترام و مدارا برای همه بود. اما هنوز آنقدر آماده نبود که درک کند تا چه حد زمینه های مشترک بین مردمان مختلفی که او ملاقات میکرد وجود دارد--افرادی که او عمیقاً به آنها مهر پیدا کرد. یک مرد ایرانی شرکت کننده در بست نشینی های هفتگی صلح به خوبی این معنا را خلاصه کرد و گفت که با وجود اختلافات در میان ما، در همه جای دنیا مردم اساساً یکسان هستند. آنها می خواهند ایمن باشند، دوست داشته شوند، از خانواده و جامعه خود مراقبت کنند و زندگی معناداری داشته باشند
 
Amy added that some groups embody such a lifestyle at great odds, for example, Combatants for Peace (ex-Israeli and Palestinian soldiers), Compassionate Listening Project (that reconciles opposed people), and those engaged in peace work in Northern Ireland between Catholics and protestants. These groups work to reduce conflict and bring people together again, to share a peaceful and just future for all.
 امی افزود که برخی گروه‌ها, علیرغم مخالفت‌ها و مشکلات عمیق, چنین سبک زندگی صلحسازی را در عمل برگزیده اند. به عنوان مثال، مبارزان صلح طلب (سربازان اسرائیلی و فلسطینی سابق )، پروژه "شنیدن عمیق و مهرورزانه" (که افراد مخالف را آشتی می‌دهد)، و آن‌هایی که درگیر کار سخت کنشگری صلح بین کاتولیک‌ها و پروتستان ها در ایرلند شمالی بوده اند. این گروه ها برای کاهش درگیری ها و گرد هم آوردن دوباره مردم تلاش می کنند تا آینده ای صلح آمیز و عادلانه برای همه را محقق کنند
 
Forces such as colonialism teach us to doubt our own and others’ human dignity, and to distrust and even hate each other. A few wealthy and powerful people use these manufactured conflicts and divisions to control others and cling to their own power. But now, some are asking about our true human nature from biological and neurological points of view, as well as from religious and spiritual ones. These same people are listening to renewed, diverse voices of people outside the dominant cultures. Indigenous voices are also becoming more prominent.
نیروهای استعماری به ما می آموزند که به کرامت انسانی خود و دیگران شک کنیم, به یکدیگر بی اعتماد و حتی از هم متنفر باشیم. تعداد معدودی افراد ثروتمند و پر قدرت از درگیری ها و تفرقه های مهندسی شده برای کنترل دیگران و چسبیدن به قدرت خود استفاده می کنند. اما اکنون برخی خیرخواهان از منظر زیستی و روانی و همچنین از دیدگاه مذهبی و معنوی ما را به درک  ماهیت واقعی انسانی مان فرا میخوانند؛ و صداهای جدید و متنوع مردم خارج از فرهنگ های مسلط  را می شنوند. صداهای بومی نیز برجسته تر شده اند 

The book, Sand Talk, by Tyson Yunkaporta, an Australian aboriginal man, talks about his culture’s fundamental law: “All law-breaking comes from the first evil thought, and that thought is humanity’s original sin,” which is a person placing her or himself above the land (Mother Earth) or other people. Indigenous people guard against thinking of themselves as “better than” others.
در کتاب "پیام شن" (بیابان) نوشته تایسون یونکاپورتا، که یک مرد بومی استرالیایی است، او در مورد قانون زیربنایی (اساسی) فرهنگ خود میگوید: "همه قانون شکنی ها از اولین فکر شرورانه فرد ناشی می شود، و این فکر گناه (اولیه) اصلی بشریت است" -- یعنی شخصی که خود را برتر و بالاتر از زمین (زمین مادر) یا همنوعانش فرض میکند. مردمان بومی از این که خود را «بهتر از» دیگران تصور کنند، شدیدا احتراز می کنند
 
Sadly, white Western cultures encourage people to think of themselves as superior to non-whites and the wealthy as superior to the poor. So, people actually look for ways to think of themselves as better than than others, thus doing great harm to the people, community, and Earth. multi-generational trauma
s make it hard to break out of this mindset.
متأسفانه، فرهنگ‌های  سفیدپوستان در غرب مردم را تشویق می‌کنند که خود را برتر از غیر سفیدپوستان, و ثروتمندان را برتر از فقرا بدانند. بنابراین، مردم این جوامع در واقع به دنبال راه هایی می گردند تا خود را بهتر از دیگران بدانند و این به افراد, جامعه, و زمین آسیب های بزرگی وارد می سازد -- و آسیب های چند-نسله خروج از این طرز فکر را خیلی دشوار می کند

A helpful and important book that Amy mentioned is entitled Dignity by Donna Hicks, Ph.D. It offers the “Dignity Model” of behavior as a framework for getting back to people truly connecting with and honoring each other. It says that effective conflict resolution requires mutual acceptance, and that the dignity of both sides of the conflict must be established and maintained.
امی از کتابی مفید و مهم یاد کرد, با عنوان "کرامت" که مولفش (خانم) دکتر دانا هیکس است. این کتاب «مدل کرامت» رفتار را به عنوان چارچوبی برای بازگشت مردم به برقراری ارتباط واقعی و احترام گذاشتن به یکدیگر ارائه می‌کند, و می گوید که حل مؤثر مناقشات, مستلزم پذیرش متقابل است و اینکه کرامت هر دو طرف درگیری باید تثبیت و حفظ شود

While humans have the capacity for destructive behaviors, we are meant to be in a joyous, interconnected, stable, and sustainable society. That was true of most human history (5,000 to 10,000 years) but we have drifted away from how we are meant to be. Indigenous voices are rising up everywhere trying to help us return to mutual dignity and community.
اگر چه ما انسانها ظرفیت و توانایی رفتارهای مخرب را دارا هستیم, اما قرار است که در جامعه ای شاد، به هم پیوسته، باثبات و پایدار زندگی کنیم. این در بیشتر (5000 تا 10000 سال) تاریخ مدون نوع بشر صادق بوده، اما اکنون ما از آنچه باید باشیم دور شده ایم. صداهای بومی و اصیل هم در همه جا بلند شده, که تلاش جهت کمک انسانی به ما دارد, تا بلکه به کرامت و همسرنوشتی متقابل و ذاتی خویش باز گردیم
  
Amy thanked all for this opportunity to do some of this “dignity work” with the attendees of Iranian Nonviolence, and then the room was opened up for questions, comments, and discussion.
امی از همه به خاطر این فرصت تشکر کرد تا او بتواند بخشی از این «کار کرامت محور» خود را با شرکت کنندگان نشست خشونت پرهیزی ایرانی در میان بگذارد, و سپس اتاق برای پرسش ها، نظرات و بحث باز شد
 
Q- An Iranian attendee who said Amy’s work has been welcomed by others, asked how optimistic or pessimistic is she about the work having an impact?
 س- یکی از شرکت کنندگان ایرانی که گفت آثار امی مورد استقبال او و دیگر حاضران اتاق قرار گرفته، از امی پرسید که چقدر نسبت به تأثیرگذاری تلاش هایش خوشبین یا بدبین است؟
 
A- By Amy: There is increasing interest in dignity work. People want to talk about this more and more. My optimism varies daily, but I do believe that “humans are making their way back to each other, and into a better relationship with the planet, while it is painful to witness the suffering in the meantime. We are in a moment when doing this work is very important, and it is a privilege to know what we do matters.
ج- توسط امی: علاقه به این تلاش های کرامت ساز رو به افزایش است, و حتی مردم عادی می خواهند بیشتر و بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنند. میزان خوش‌بینی من هر روز بالا و پایین میرود، اما عمیقا معتقدم که انسان‌ها راه خود را به سوی قلب های یکدیگر باز و رابطه بهتری با کره زمین برقرار می‌کنند، اما در عین حال دیدن این همه رنج بسیار دردناک است. ما در مقطعی هستیم که این گونه تلاش ها بسیار حیاتی است, و این یک امتیاز است که بدانیم چه کاری مهم است
 
Q- By an American attendee. How do the issues Amy raised resonate with the harsh situations of those in Iran? What thoughts or feelings have been evoked?
س- توسط یک شرکت کننده آمریکایی. موضوعاتی که امی مطرح کرد چه نسبتی با شرایط سخت مردم داخل ایران دارد؟ و در میان ایرانیان اتاق چه افکار یا احساساتی برانگیخته شده است؟
 
Heart-to-Heart Connection
ارتباط قلب به قلب

A- By a learned man from inside Iran: I deeply appreciate the thoughts of the [American] lady from Ireland. I am proud of having ladies like her in the world. Her words come from deep compassion. "What you have said, Amy, makes me feel close to you.” This is an example of one good reason for creating the Iranian Nonviolence room on Clubhouse, building a real connection between Iranians and Americans.
ج- توسط مردی فرهیخته از داخل ایران: من عمیقاً از افکار این بانوی [آمریکایی] ایرلندی الاصل قدردانی می کنم. من به وجود خانم هایی مثل او در دنیا افتخار می کنم. سخنان او از مهر عمیق ناشی می شود. "آنچه تو گفتی، امی [گرامی] باعث می شود احساس کنم به تو نزدیک هستم." این مثالی است از یکی از بهترین دلایل ایجاد اتاق خشونت پرهیزی ایرانی در کلاب هاوس, یعنی ایجاد پلی برای ارتباط قلبی بین ایرانی ها و آمریکایی ها
 
As he continued, in agreement, that all people (humanity) are basically similar, he said the following: "My hope is that we come to the same understanding of the universe and experience a good and peaceful life, away from any kind of violence. We must begin this with ourselves individually and then extend it to society. We should learn how to have genuine dialogue with one another, listening with understanding. Sharing our thoughts with acceptance. I thank you, the respected lady, for your wonderful words. I learned a lot from you, and I wish you health and happiness regardless of where you are in the world.”

وی در ادامه با اعلام موافقت عمیق خود مبنی بر اینکه همه مردم (بشریت) اساساً شبیه به هم هستند، چنین گفت: امید من این است که به درک یکسانی از جهان هستی برسیم و زندگی خوب و آرام و به دور از هر نوع خشونتی را تجربه کنیم. باید این شیوه زندگی را از خودمان, فرد به فرد, شروع کنیم و سپس آنرا به جامعه تعمیم دهیم. ما باید یاد بگیریم که چگونه با یکدیگر گفتگوی واقعی داشته باشیم، با همدردی و درک گوش کنیم و افکار هم-پذیرمان را باهم به اشتراک بگذاریم. از شما خانم محترم به خاطر سخنان فوق العاده شما سپاسگزارم. خیلی از شما آموختم, و برای شما آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم، صرف نظر از اینکه در کجای دنیا هستید

This was a special, intense, and heartfelt moment of unselfish grace. Here was an elderly man living in a dangerous, oppressive, and violent environment (Iran’s religious dictatorship) wishing wellness for others who live in relative safety and freedom, in America. He finished by saying thanks for the opportunity to express his respect for the group, and for Amy.
این یک لحظه خاص، عمیق, و بسیار صمیمانه بود -- سرشار از لطافت قلبی و از خود گذشتگی. در اینجا مردی صحبت کرد که در محیطی خطرناک، سرکوبگر و خشن (تحت دیکتاتوری مذهبی ایران) زندگی می‌کند, اما برای دیگرانی که در امنیت و آزادی نسبی در آمریکا زندگی می‌کنند آرزوی بهروزی و سلامتی کرد, و سخنان خود را با تشکر از فرصتی که برای ابراز احترام به گروه (و به امی) پیدا کرد پایان داد
 
Amy expressed gratefulness for the kind words and the opportunity to connect across erected (national) boundaries. She expressed the gratitude of all the American attendees for the room.
امی از سخنان محبت آمیز و فرصت بوجود آمده برای برقراری ارتباط, فراسوی مرزهای بشر-ساخته (ملی), ابراز قدردانی, و  از طرف همه شرکت کنندگان آمریکایی از اتاق تشکر کرد
 
Moji encouraged people, especially those in Iran, to invite others to attend Iranian Nonviolence, in order to make them familiar with the hard work that is being done, building a bridge of hearts among Iranians and Americans.
مجتبی مردم حاضر در اتاق را (بویژه آن‌هایی که در ایران هستند) تشویق کرد تا دیگران را برای حضور در برنامه‌های "خشونت پرهیزی ایرانی" دعوت کنند, تا آنها با تلاش های بسیار دشواری که در این حرکت مدنی در حال انجام است (مثلا ایجاد پل قلب‌ها میان مردم ایران و آمریکا) بیشتر آشنا شوند

Q- By Will, the room's other guest: He said that robust discussion is allowed in America, but is not always realized in the media. In the U.S., the media is closely tied to the military industrial complex, the weapons industry and the military, i.e., war and conflict. We have the freedom and the right to talk, but peace advocates are often left out of the main-stream media conversations. What is it like to be a peace activist in a society that does not necessarily encourage free speech?
س- توسط ویل، مهمان دیگر اتاق: او گفت که بحث های حتی شدید در آمریکا مجاز است، اما همیشه در رسانه ها منعکس نمی شود. در ایالات متحده، رسانه ها با "مجموعه نظامی-صنعتی" و صنایع تولید تسلیحات و ارتش (یعنی با مسببین جنگ و درگیری) ارتباط های تنگاتنگی دارند. ما طرفداران صلح آزادی بیان و حق گفتگو داریم، اما اغلب از گفتگوهای جریان اصلی رسانه ها کنار گذاشته می شویم. میخواهم بدانم در جامعه ای که در آن آزادی بیان سرکوب میشود, یک فعال صلح چگونه به کنشگری خود ادامه می دهد؟

A- By Moji: Speech in Iran is very restricted. That is another reason for the Iranian Nonviolence room, to create a forum for the voices that are not allowed publically in Iran.  We want to be the voice of the voiceless in this work.
ج- توسط مجتبی: آزادی بسیار محدود بیان در ایران یکی دیگر از دلایل وجود اتاق خشونت پرهیزی ایرانی است، جهت ایجاد یک انجمن گفتگو برای صداهایی که در ایران به طور علنی مجاز نیستند, یعنی ما می خواهیم با تداوم این کار صدای واقعی بیصدایان باشیم

Q- By the learned man in Iran--addressed to Will: Iranians are allowed to express themselves on many issues in the media EXCEPT political ones. Are you able to raise serious questions about political matters in the U.S.?
س- توسط مرد فرهیخته داخل ایران, خطاب به ویل: ایرانیان اجازه دارند در رسانه ها در بسیاری از مسائل, به جز در حیطه سیاست, ابراز نظر کنند. آیا در آمریکا می توانید سوالات جدی در مورد مسائل سیاسی مطرح کنید؟

A- By Will: Peace advocates and the peace movement are largely excluded from the major media in the U.S. As supporters of peace we have the freedom and the right to say what we want. But the peace message does not get reported on major media and does not tend to reach the large mainstream of the American people.
ج- توسط ویل: طرفداران صلح و جنبش صلح طلبی تا حد زیادی از رسانه های اصلی در ایالات متحده حذف شده اند. ما حق و آزادی بیان داریم, اما پیام صلح ما در رسانه های بزرگ گزارش نمی شود, و در نتیجه صدایمان از رسیدن به جریان اصلی مردم آمریکا بازمی ماند

The learned man said: “This is common ground. This is how we feel in Iran.” Will said that we are in a similar situation in this regard. The peace message does not get shared and is not spread. The difference is that in Iran, talk of peace is repressed and punished. In America, the talk of peace is ignored and/or labeled as naive and/or irrelevant by the major media.
مرد فرهیخته گفت: این نقطه مشترک ماست. این حسی است که ما در ایران داریم. ویل گفت از این نظر ما در موقعیتی مشابه هستیم. پیام صلح به اشتراک گذاشته نشده و پخش نمی شود. با این تفاوت که در ایران صحبت علنی از طلب صلح سرکوب و مجازات می شود. در آمریکا، گفتمان صلح توسط رسانه های اصلی نادیده گرفته شده و/یا ساده لوحانه و/یا بی ربط تلقی (و به حاشیه رانده) می شود
 
An American attendee from Florida said that she worked in the U.S. Civil Rights Movement and knew Dr. Martin Luther King, Jr.  She also supported indigenous native rights in North Dakota on the Lakota Sioux reservation. She also worked with Palestinian girls through the Holy Land Trust, to encourage their inner strength and willingness to speak up and express their own ideas and feelings, helping them to be more assertive than girls are typically in their culture.
یکی از شرکت کنندگان سالخورده آمریکایی ساکن ایالت فلوریدا گفت که در جنبش حقوق مدنی ایالات متحده کنشگری فعال داشت, و دکتر مارتین لوتر کینگ را می شناخت, و به همچنین حامی حقوق مردمان بومی امریکا در ایالت داکوتای شمالی بود. با دختران جوان فلسطینی (بویژه به عنوان یک زن) از طریق "تراست سرزمین مقدس" کار می کرد تا نیروی درونی و تمایل آنها برای صحبت کردن و بیان عقاید و احساسات خودشان را تشویق و به آنها کمک کند تا در مقایسه با دختران عادی فرهنگ خود جسورتر باشند
 
Q- By her: What is the future for the young Iranian women who are standing up for themselves in the Women, Life, and Freedom Movement? Do such women have hope for the future?
س- توسط او: آینده زنان جوان ایرانی که در جنبش زن، زندگی, آزادی به دفاع از خود می ایستند چیست؟ آیا آنها به آینده امیدوار هستند؟
 
A- By an Iranian man: There is a great difference between America and Iran. In the U.S. people can criticize the leaders without fear of violent repression. In Iran, you can not openly criticize the Supreme Leader or other religious or political leaders. Young women in Iran who remove their hijab publically receive bullets in return. Estimates are that at least 500 people have been killed and 600 blinded, mostly young women, due to the violence used against the nonviolent Women, Life, Freedom protesters. But they will continue to struggle nonviolently until they secure their freedom.
ج- توسط یک مرد ایرانی: بین آمریکا و ایران تفاوت های زیادی وجود دارد. در ایالات متحده مردم می توانند بدون ترس از سرکوب خشونت آمیز از رهبران انتقاد کنند. در ایران نمی توان علناً از خود رهبر یا دیگر رهبران مذهبی و سیاسی انتقاد کرد. زنان جوان ایرانی که حجاب خود را برمی دارند در پاسخ گلوله دریافت می کنند. تخمین‌ها حاکی از آن است که حداقل 500 نفر کشته و 600 نفر نابینا شده‌اند, که اکثراً زنان جوان هستند، و این به دلیل خشونتی است که علیه معترضین جنبش زن، زندگی، آزادی اعمال میشود, اما آنها تا زمانی که آزادی خود را بدست نیاورند به مبارزه خشونت پرهیز خود ادامه خواهند داد
 
One American lady's response was to give the brave young women of Iran a loud cheer: "woo -hoo" -- saying that there are lots of people in America who are cheering and praying for Iran’s future success.
پاسخ یک بانوی آمریکایی حاضر در جلسه این بود که زنان جوان شجاع ایران را با غریوی بلند تشویق کرد ("وو هو") و گفت که افراد زیادی در آمریکا هستند که برای موفقیت آینده ایران دعا و تشویق می کنند

Moji said: The Iranian Nonviolence initiative seeks to bring Iranians and Americans together. But Amy and the lady from Florida, who are both Americans, but did not know one another, have also been brought together by our, and now they hope to meet each other, perhaps soon, and both expressed genuine support for the Iranian people.
مجتبی گفت که یکی از اهداف پروژه خشونت پرهیزی ایرانی گرد هم آوردن ایرانیان و آمریکایی هاست. اما امی و بانوی اهل فلوریدا( که هر دو آمریکایی هستند) همدیگر را نمی شناختند, ولی آنها نیز توسط این اتاق خشونت پرهیز گرد هم آمده اند و اکنون امیدوارند که شاید به زودی یکدیگر را ملاقات کنند -- و هر دو حمایت عمیق خود از مردم ایران را ابراز کردند
 
Amy said that we are inspired by the strength of the Iranian people, and many of us in America want to know them and become friends rather than enemies. Many of us want the U.S. government to stop being aggressive and belligerent, causing so much harm to the Iranian people with sanctions. These are unnecessary assaults on the dignity and well-being of the Iranian people.
امی گفت که ما از قدرت مردم ایران الهام گرفته ایم و بسیاری از ما در آمریکا می خواهیم آنها را بشناسیم و به جای دشمن دوست هم شویم. بسیاری از ما می خواهیم که دولت ایالات متحده از تهاجم و جنگ طلبی دست بردارد و با تحریم ها آسیب های زیادی به مردم ایران وارد نکند. این سیاست ها خصومت غیرضروری بر علیه کرامت و بهروزی مردم ایران است
 
Will said that he feels ashamed, as an American, of the U.S. sanctions and its persistent threat of war against Iran. There is a false narrative, supported in the U.S. media, that the only way to support Iranians in their hope for a better future is to wage war on Iran. It is this narrative that the U.S. peace movement rejects. We can overcome our differences and come together, in spite of those who want Iranians and Americans to be enemies.
ویل گفت که به عنوان یک آمریکایی از تحریم های ایالات متحده و تهدید مداوم کشورش برای حمله نظامی علیه ایران شرمنده است. او گفت که یک روایت نادرست وجود دارد که دائما در رسانه های آمریکایی تبلیغ می شود، مبنی بر اینکه تنها راه حمایت از ایرانیانی که امید به آینده ای بهتر دارند جنگ با ایران است. این روایتی است که جنبش صلح ایالات متحده آن را به شدت رد می کند. علیرغم کسانی که می خواهند ایرانی ها و آمریکایی ها دشمن یکدیگر باشند، ما می توانیم در اتحادی برای صلح بر اختلافات فی مابین غلبه کنیم
 
What James, the American co-host of Iranian Nonviolence, said: 
آنچه جیمز، مجری آمریکایی اتاق خشونت پرهیزی ایرانی گفت

I am dancing joyously and celebrating what has happened today in this room. I resonate with Amy’s indigenous native admonition to avoid the basic evil of putting ourselves above others and the Earth. I was also touched by the connection that developed between Amy and the learned Iranian man. Their coming together has made all the hard work of the Iranian Nonviolence room worthwhile. Per the Persian idiom, today the closeness of their hearts brought the tiredness from the work out of my body.
من با شادی می رقصم و اتفاقی که امروز در این اتاق رخ داده را جشن می گیرم. من با توصیه اصیل و بومی امی همدلم, برای اجتناب از این شر زیربنایی و عمیق که ما خودمان را برتر از همنوعان مان و زمین قرار می دهیم. همچنین ارتباط قلبی ای که بین امی و مرد فرهیخته داخل ایران ایجاد شد، مرا عمیقا تحت تاثیر قرار داد. گرد هم آمدن قلب آنها, ارزش والای همه کار سخت اتاق خشونت پرهیزی ایرانی را به نمایش گذاشت, و به قول ضرب المثل زیبای فارسی, امروز نزدیکی دل هاشان خستگی کار را از تنم بیرون آورد 

Q- By Moji: James, what have you learned from the soldiers, harmed by war, that you tried to heal as an Army psychologist?
س- توسط مجتبی: جیمز، چه چیزی از سربازان آسیب دیده از جنگ (که به عنوان یک روانشناس ارتش سعی در معالجه آنها داشتید) آموخته اید؟  

A- By James: A common theme among those soldiers was that, over time, they became aware about the commonality between themselves and the enemies whom they were supposed to fight and kill. Basic military training is focused on seeing others as so different from yourself that you can bring yourself to fight and kill them. But Amy’s theme of dignity for all is the exact opposite, coming to see how all humans are deeply alike in most basic ways. It is a perspective that focuses on similarities and connectedness. That realization is what undoes the training of the soldier, and of his or her ability to be violent, to kill. Many soldiers come to feel guilty about what they have done in war and want to stop the violence.
ج- توسط جیمز: موضوع مشترک در میان سربازانی که من سعی در معالجه شان داشتم این بود که با گذشت زمان آگاه شدند از همسرنوشتی خود و دشمنانی که قرار بود آنها در جنگ بکشند. آموزش زیربنایی نظامی بر این متمرکز است که دیگران را آنقدر متفاوت از خودتان ببینید که بتوانید خود رامتقاعد به جنگیدن و کشتن آنها بکنید. اما مضمون "کرامت انسانی همه" مورد بحث  امی دقیقاً برعکس چنین آموزش نظامی است, که می‌تواند به سربازان (و دیگر انسان ها)  نشان دهد که چگونه همه ما از بسیاری جهات اساسی به یکدیگر شبیه هستیم, و این دیدگاه کرامت-محور بر شباهت ها و پیوندها متمرکز است. این درک آموزش سرباز و توانایی او برای خشونت و کشتن را خنثی می کند. بسیاری از سربازان نسبت به آنچه در جنگ انجام داده اند احساس گناه می کنند و در نتیجه می خواهند خشونت را متوقف کنند
 
Will, who was an infantry soldier, agreed with James. He said this training to view others as totally different gets expanded into viewing entire cultures as foreign and different, causing separation rather than encouraging nonviolent community. In truth, we are all the same in wanting dignity and safety for ourselves and our families.
ویل که یک سرباز پیاده نظام بوده با جیمز (افسر ارتش آمریکا) کاملا موافق بود. او گفت این آموزش برای اینکه سربازان دیگران را کاملاً متفاوت ببینند، به گونه‌ای گسترش می‌یابد که کل فرهنگ‌ها را به‌عنوان بیگانه و متفاوت می بینند, و به جای تشویق یک جامعه عاری از خشونت‌، باعث جدایی انسانها از هم می‌شوند. در حقیقت، همه ما در خواستن کرامت و امنیت برای خود و خانواده‌مان یکسان هستیم
 
Moji said: This is what the Sufi poet, Sa'di of Shiraz said hundreds of years ago: We are all made of the same precious essence and are limbs of one body. We all feel and must respond to each other’s pain if we are to be called humans. This is part of Iran’s historical nonviolent culture. Moji wants the young people of Iran to be reminded of such profound wisdom, which is a gift that the Iranian civilization has to offer the Western societies, especially Americans. They need to learn of their own indigenous history of nonviolence, and such learning will help Iranian youth to stop doubting the deep humanity of their own proud culture, to believe in their own human dignity, in their own capacities. We need to undo the self-hatred engendered by colonialism and dictatorship. Others can learn from the  proud culture of Iranian nonviolence--a gift to share.
مجتبی گفت: صدها سال پیش شاعر صوفی، سعدی شیرازی چنین گفته است: ما همه از یک گوهر گرانبها ساخته شده‌ایم و اعضای یک بدن هستیم. اگر بخواهیم انسان نامیده شویم، همه ما باید دغدغه درد یکدیگر را داشته باشیم. این بخشی از فرهنگ تاریخی خشونت پرهیزی ایرانی است. مجتبی از جوانان ایران می خواهد که چنین خرد عمیقی را به یاد داشته باشند, که این موهبتی است که تمدن ایران باید با جوامع غربی (و بویژه آمریکایی ها) قسمت کند. ما باید در باره تاریخ خشونت پرهیزی بومی خود آموزش عمیق ببینیم, و چنین یادگیری به جوانان ایرانی کمک می کند تا از تردید در انسانیت عمیق فرهنگ پر افتخار خود دست بردارند و به کرامت انسانی و ظرفیت های تمدن غنی خود ایمان بیاورند. ما نیاز داریم که نفرت از خود (ناشی از استعمار و استبداد) را خنثی کنیم. دیگران می توانند از فرهنگ غرورآمیز خشونت پرهیز ایران بیاموزند -- و این هدیه ای که ما برای به اشتراک گذاشتن با همنوعان مان داریم
 
Amy noted that the talk of all people’s basic similarity does not negate the beauty of our cultures’ diversity. Iranians don’t have to become like Americans. As Rumi says: There are a thousand ways to kneel in humility and kiss the ground.
امی خاطرنشان کرد که صحبت در مورد شباهت اساسی همه بشریت, زیبایی تنوع فرهنگ های ما را نفی نمی کند. ایرانی ها نباید آمریکایی شوند, چنان که مولانا فرمود: هزار راه برای زانو زدن در خضوع و بوسه بر زمین زدن وجود دارد 
 
The learned man from inside Iran said: Thanks to all of the people in the room from around the world. All of our world's peoples love one another. It is the governments that create divisions and prevent nonviolence.
مرد فرهیخته ساکن داخل ایران گفت: با تشکر از همه افراد حاضر در اتاق از سراسر جهان, باید بدانیم که همه مردم جهان ما یکدیگر را دوست دارند؛ و این حکومت ها هستند که با ایجاد تفرقه از خشونت پرهیزی جلوگیری می کنند

Moji closed the room with this final comment: Words of the heart are extremely important in peace-building, and in the recognition of our shared human dignity. 
 مجتبی آقامحمدی اتاق را با این جمله پایانی خاتمه داد: سخنان از دل بر آمده, در صلحسازی و در شناخت عمق کرامت انسانی مشترک ما, بسیار مهم هستند


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (8) -- Sunday, March 5, 2023 

نشست (8) -- یکشنبه 14 اسفند 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/xnbz05A1?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-618540

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

- Powerful inspirational music (based on a famous poem by Sa'di) was played. See the clip, here: 
ترانه ای پر قدرت و الهام بخش (بر اساس شعر معروف سعدی) پخش شد. کلیپ را در اینجا ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=rDZe18wcDG0 -- بنی آدم اعضای یک پیکرند -- Human beings are limbs to one body

- The proud anthem of Iranian Nonviolence: “Lay Down Your Rifle” was played to start the room officially. See this link:
سرود غرور انگیز خشونت پرهیزی ایرانی: "تفنگت را زمین بگذار" برای آغاز رسمی اتاق پخش شد. این لینک را ببینید 

Different participants made these main points:

نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

NOTE: Professor Mark Pilisuk’s biographical information and the text of his presentation was read, both in English and Persian, given that he is almost 90 years old, and of limited strength due to ill health. The entire presentation can be heard (in both English and Persian) on the replay page of the room, linked above.
توجه: در آغاز جلسه, بیوگرافی پروفسور مارک پیلیسوک و متن سخنرانی او به دو زبان انگلیسی و فارسی خوانده شد, با توجه به اینکه وی تقریباً 90 سال سن دارد و به دلیل بیماری از قدرت محدودی برخوردار است. کل سخنان وی را می توان (به دو زبان انگلیسی و فارسی) در قسمت بازپخش اتاق -- لینک در بالا -- شنید

Dr. Marc Pilisuk, Distinguished (and retired) Professor of the Psychology of Peace and Nonviolence--And author of several reference books in peace studies -- Full bio, herein: http://marcpilisuk.com/bio.html  //////////////////  دکتر مارک پیلیسوک, استاد برجسته (و بازنشسته) روانشناسی صلح و خشونت پرهیزی, و مولف چندین کتاب مرجع در مطالعات صلح -- بیوگرافی در لینک بالا  

خلاصه بیوگرافی مارک پیلیسوک 
His Summary bio:

Prof. Marc Pilisuk's distinguished academic and humanitarian career spans five decades. He has made significant and compassionate contributions to nonviolence, peace, human rights, and the psychology of power structures and violence; and to conflict resolution, social justice, globalization, ecological psychology and sustainability. He obtained his PhD in 1961 in Clinical and Social Psychology, is an Emeritus Professor at the University of California (in Berkeley and Davis), and is a retiring faculty member at Saybrook University. In 2012 the Peace and Justice Studies Association presented Dr. Marc Pilisuk with the Howard Zinn Award for Lifetime Achievement in Peace Studies. His many significant books include: The Healing Web: Social Networks and Human Survival; The Hidden Structure of Violence: Who Benefits From Global Violence and War; and the three-volume reference book, Peace Movements Worldwide--in collaboration with Dr. Michael Nagler.  
فعالیت های برجسته علمی و انسانی پروفسور مارک پیلیسوک پنج دهه را در بر می گیرد. تحقیقات او خدمات مهم و بشردوستانه ای به مطالعات خشونت پرهیزی، صلح، حقوق بشر، و روانشناسی ساختارهای قدرت و خشونت تقدیم کرده است؛ و به همچنین به حیطه های عدالت اجتماعی، جهانی شدن، حل اختلاف و روانشناسی اکولوژیک و پایداری حیات. او دکترای خود را در سال 1961 در روانشناسی بالینی و اجتماعی گرفت، استاد بازنشسته در دانشگاه کالیفرنیا (در برکلی و دیویس) بوده, و استاد (در حال بازنشسته شدن) در دانشگاه سیبروک است. در سال 2012 انجمن مطالعات صلح و عدالت, جایزه هوارد زین برای یک عمر خدمت و دستاورد در مطالعات صلح را به دکتر مارک پیلیسوک تقدیم کرد. تالیفات متعدد او در برگیرنده این کتب برجسته است: وب شفا: شبکه های اجتماعی و بقای انسان؛ ساختارهای پنهان خشونت: چه کسی از تداوم جنگ و خشونت سود میبرد؟  و در همکاری با دکتر مایکل نگلر, یک کتاب سه جلدی مرجع به نام جنبش های صلح در سراسر جهان
 
Summary of Dr. Pilisuk's presentation, which covered the following areas: 
خلاصه ای از سخنرانی دکتر پیلیسوک که شامل موارد زیر می شود

- The ongoing horrific chemical poisoning of school girls and young women in Iran. تداوم هولناک مسمومیت های شیمیایی دختران مدرسه‌ای و زنان جوان در ایران

- The hidden powerful global system and the wealthy transnational power elite who control components of governments and militaries in coordination with huge corporations and banks. سیستم قدرتمند ولی پنهان جهانی و نخبگان ثروتمند فراملی که بخش های عمده دولت ها و ارتش ها را در هماهنگی با شرکت ها و بانک های بزرگ کنترل می کنند

- The interconnected oppression caused by this global system of elite wealth and power. ظلم به هم پیوسته ناشی از این نظام جهانی نخبگان ثروت و قدرت

- America’s and specifically the CIA’s involvement in overthrowing democratically elected governments in Iran and other countries. دخالت آمریکا و بویژه سازمان سیا در سرنگونی دولت‌های دموکراتیک منتخب  در ایران و سایر کشورها

- America’s installation of Mohammad Reza Pahlavi as the Shah of Iran, and the CIA’s collusion with the Anglo-Iranian Oil Company, now called BP. نصب محمدرضا پهلوی توسط آمریکا به عنوان شاه ایران و تبانی سیا با شرکت نفت انگلیس و ایران که اکنون "بی پی"  نامیده می شود

- The Iranian mullah's overthrow of the Shah in 1979, eventually leading to the current oppression and murder of women and girls, in the name of Islam. سرنگونی شاه توسط ملاهای ایرانی در سال 1979، که در نهایت منجر به ظلم و کشتار زنان و دختران به نام اسلام شده است

- The nonviolent women's movement in Iran. جنبش خشونت پرهیز زنان در ایران

- The need of nonviolent protesters to be aware of likely violence against themselves and the people. نیاز معترضان خشونت پرهیز به آگاهی بیشتر در باره خشونت های احتمالی علیه خود و مردم

- The need to expose violent oppression nonviolently, in order to help stop it.  نیاز به افشای گسترده تر ستم های خشونت آمیز به گونه های خشونت پرهیز, به منظور کمک به توقف آن

- The recent release of a large number of prisoners in Iran, due at least partly to successful nonviolent efforts. آزادی اخیر تعداد زیادی از زندانیان در ایران، حداقل تا حدی به دلیل تلاش‌های خشونت پرهیز موفق


Prof. Marc Pilisuk's Special Guest Presentation
سخنان مهمان ویژه اتاق, پروفسور مارک پیلیسوک 
 
Nonviolent struggles often face severe measures of repression from various sources. Recent horrifying reports of sickness attributed to chemical poisoning, especially of the Iranian school girls present many challenges: We need to know what contaminants are involved, and how they are being introduced into the schools. Poisoning is not permissible under either Iranian or International law--and it is deeply abhorrent. If responsible parties can be identified and revealed, the Iranian authorities would likely distance themselves from them. Appeals to the various agencies of the government could be helpful to prevent the practice from spreading even further. The use of media and appeals to human rights organizations could also be helpful.
مبارزات خشونت پرهیز غالبا با اقدامات شدید سرکوب از طرف های متفاوت روبرو می شود. گزارش‌های هولناک اخیر از مسمومیت‌های شیمیایی دختران دانش‌آموز ایرانی، چالش‌های زیادی را پیش روی ما میگذارد, از قبیل اینکه ما باید بدانیم این کودکان با چه آلاینده‌هایی دست به گریبان هستند؟ و این مواد چگونه به مدارس وارد می‌شوند؟ مسموم کردن افراد نه تنها در قوانین ایران بلکه در قوانین بین المللی نیز جایز نیست--و عمیقاً نفرت انگیز است. اگر بتوان افراد مسئول این جنایات را شناسایی و هویت شان برملا کرد، مقامات ایرانی احتمالاً از آنها فاصله خواهند گرفت. مراجعه به سازمان های مختلف دولتی می تواند برای جلوگیری از گسترش بیشتر این گونه جنایات موثر باشد؛ و استفاده از رسانه ها و درخواست کمک از سازمان های معتبر حامی حقوق بشر نیز می تواند مفید افتد 

This situation being an example, Iran is faced with serious internal oppressive conditions, including the harsh treatment of women and  intimidation of reporters who are critical of the government. The country is also facing accusations that it is posing military threats to Israel, including the development of nuclear weapons. This state of affairs poses a challenge to any movement that seeks nonviolent transformation. One can learn from the pioneers and experts of nonviolence. But each effort is also guided by the needs of the specific situation. Effective nonviolent actions also reflect the historical background, particularly the workings of a powerful global system that is often hidden from view. In this brief talk, I would like to describe this system and how it has operated to create the present oppression that we see in Iran and around the world.
این وضعیت, مثال خوبی از شرایط بسیار جدی و ظالمانه داخل ایران است, از جمله برخورد خشن با زنان و ارعاب خبرنگاران منتقد حکومت این کشور, که به همچنین با اتهاماتی نظیر تهدید های نظامی علیه اسرائیل و احتمال قصد تولید تسلیحات هسته ای مواجه است. و البته این شرایط سخت برای هر جنبش خواهان دگرگونی خشونت پرهیز چالش های جدی ایجاد می کند. می توان از پیشگامان و کارشناسان مبارزات خشونت پرهیز درس های زیادی آموخت. اما هر تلاش خشونت پرهیزی نیازهای شرایط خاص خود را دارد؛ و به همچنین, مسالمت جویی تاثیر گذار نیز, لاجرم متاثر است از پیشینه تاریخی، و بویژه عملکرد یک سیستم قدرتمند جهانی که معمولا از دید اغلب مردم کشورهای مظلوم پنهان میماند. در این گفتگوی مختصر، می‌خواهم در باره این سیستم و نحوه عملکرد آن در پایه ریزی ظلم و خشونت های مبتلابه مردم ایران و سراسر جهان توضیحاتی ارائه کنم 

There has long been a transnational power elite, based upon the connections and agreements that have led to their enormous concentration of power and wealth. This group manipulates the global agenda to see that the system that has made them rich and powerful, does not allow anything to change their basic control. Members of this elite are found in Yale University Skull and Bone society, an organization identified with esoteric rituals, and the selection of persons going into the most powerful positions in society. A second group, the Bohemian Grove, meet secretly in a setting protected from visibility. One wing of this elite heavily dominates the Council of Foreign Relations. This elite also meets personally with its transnational corporate partners, as part of the annual Bilderberg Conference.
مدت‌های طولانی است که یک سیستم قدرت فراملی نخبه به وجود آمده, و بر اساس ارتباطات و توافق‌های آشکار و پنهان آن, یک نظام تمرکز عظیم قدرت و ثروت (در میان اقلیت بسیار قلیلی از مردم جهان) انحصاری شده است. هموندان این گروه های نخبه, سیاست های راهبردی جهانی را به گونه های ویژه ای مهندسی میکنند, با این هدف که در سیستمی که آنها را ثروتمند و صاحب قدرت کرده، همه چیز تحت کنترل بماند و هیچ تغییر اساسی ای رخ ندهد. مثلا اعضای یکی از این گروه های نخبه در "جامعه جمجمه و استخوان" دانشگاه ییل آمریکا یافت می‌شوند، سازمانی که تشریفات رازآلود دارد, و افرادی را به عضویت می پذیرد که در نهایت به قدرتمندترین موقعیت‌ها دسترسی پیدا میکنند. مثال دیگر, گروه "باغ بوهیمیان" است که ملاقات های خود را مخفیانه و در محیطی خارج از شفافیت عمومی برگزار میکنند. یکی از جناح های این گروه از خواص نخبه, تسلط عمیقی بر شورای روابط خارجی آمریکا دارد. و به همچنین, این خواص برگزیده, به عنوان بخشی از کنفرانس سالانه بیلدربرگ، شخصاً با شرکای خود در بانک ها و شرکت های غول پیکر فراملی ملاقات و روابط نزدیک برقرار میکنند
 
These groups do not have the authority to enact official economic or military policies. They do however use their meetings to affirm ideology that they know what is best for the rest of us. Then they return to their roles as corporate and military officials, and ranking officials in the Departments of State and Defense, where they have a chance to crush any opposition. Iran offers a powerful example. Popular or democratically elected leaders of countries who have lost favor with the United States have been forcefully removed. This occurred with Mossadegh in Iran; Bosch in the Dominican Republic; Arbenz in Guatemala; and Allende in Chile. The elite hand was seen when CIA agent Kermit Roosevelt was sent to overthrow the democratically elected secular government of Dr. Mohammad Mossadegh in Iran. 
  این گروه ها توانایی قانونی برای ایجاد و اعمال سیاست های رسمی اقتصادی یا نظامی ندارند, با این حال, از جلسات خود برای تحکیم و تأیید ایدئولوژی خاص خود استفاده می کنند--که بر اساس آن, این خواص نخبه معتقد هستند که می دانند چه سرنوشتی برای بقیه مردم جهان بهتر است. پس از این ملاقات های مرموز و غالبا سری, این افراد با نفوذ (به عنوان مقامات عالیرتبه شرکت های نظامی-صنعتی و صاحبان مناصب مالی پرقدرت) به دفاتر کاری خود در وزارتخانه های امور خارجه و دفاع بازمیگردند؛ جایی که آنها برای سرکوب هر گونه مخالف جدی این سیستم سلطه, فرصت و قدرت دارند. آنچه بر سر ایران آمد یک مثال خوب از اینگونه سیاست سازی هاست, که بر اساس آن رهبران مردمی (و یا منتخب و دموکراتیک) کشورهایی که نظر لطف آمریکا را از دست داده اند، به زور برکنار شده اند, مثلا مصدق در ایران, بوش در جمهوری دومینیکن, آربنز در گواتمالا, و آلنده در شیلی. زمانی که کرمیت روزولت, مامور سری سازمان سیا جهت سرنگونی دولت دمکراتیک و سکولار دکتر محمد مصدق در ایران فرستاده شد، دست سیاست های شوم این خواص جهانی نخبه آشکار گشت 
 
The 1953 Coup
کودتای ۲۸ مرداد 

Mossadegh’s crime had been an attempt to nationalize the Anglo-Iranian Oil Company. The agent began bribing members of Iran's parliament to denounce him. The religious mullahs were also bribed to denounce Mossadegh as an atheist enemy of Islam. Within weeks of bribing reporters and editors, Roosevelt had 80 percent of the Teheran press on payroll. He also bribed members of police units and low-ranking military officers to be ready with their units. In his culminating scheme, he hired the leaders of street gangs in Tehran to help create the impression that the rule of law had disintegrated in Iran. At one point, he hired gangs to run through the streets of Tehran beating pedestrians, breaking shop windows, firing guns into mosques, and yelling, "We love Mossadegh and communism." This was sufficient to turn decent citizens against him. Then Roosevelt hired another mob to attack the first mob, to give people the impression that there was no police presence and order had completely disintegrated. 
  جرم نخست وزیر مصدق, تلاش برای ملی کردن شرکت نفت انگلیس و ایران بود. و به محض رسیدن به ایران, مامور سازمان سیا شروع به رشوه دادن به نمایندگان مجلس ایران کرد, برای تاختن به آن مرد بزرگ. به آخوندهای مذهبی نیز رشوه داده شد تا او را به عنوان دشمن ملحد اسلام محکوم کنند. در عرض چند هفته رشوه دادن به خبرنگاران و سردبیران، کرمیت روزولت 80 درصد از مطبوعات تهران را در لیست مزدوران خود داشت. او همچنین به اعضای واحدهای پلیس و افسران نظامی رده پایین رشوه می داد, تا همراه با واحدهای تحت فرمان خود آماده عملیات باشند. و در طرح مرحله نهایی خود برای انجام کودتا, او رهبران باندهای جرم و جنایت خیابانی در تهران و شهرهای بزرگ را استخدام کرد, تا این تصور را غالب کنند که حکومت قانون در ایران از هم پاشیده است. او در یک مقطع,  باندهایی از اراذل و اوباش را استخدام کرد, تا در خیابان های تهران بدوند و عابران پیاده را کتک بزنند، ویترین مغازه ها را بشکنند، با اسلحه به مساجد شلیک کنند, و فریاد بزنند: "ما مصدق و کمونیسم را دوست داریم." این اقدامات کافی بود تا شهروندان آبرودار به دولت مصدق پشت کنند. سپس, روزولت گروه دیگری از لات ها را استخدام کرد تا به  گروه اولی حمله کنند, تا برای مردم عادی این تصور ایجاد شود که هیچ قانون و پلیسی وجود ندارد, و نظم عمومی کاملاً از بین رفته است

Within a few weeks, this one agent operating with large sums of cash and network of contacts from various elements of society, had taken a fairly stable country and thrown it into complete upheaval. The first attempt at a coup failed, but the agent arranged to give workers a good day’s pay to join a mob shouting anti-government slogans. None of the participants ever knew the CIA was paying them. The average annual income in Iran at that time was about $500. Roosevelt had also been spending $11,000 a week to bribe members of the Iranian parliament, who then whipped up the crowds. At crucial moments, police and military units joined the crowd and started gunfights in front of government buildings, killing about 100 people in front of Mossadegh’s house. A military leader Roosevelt had bribed arrived with a column of tanks, and Mossadegh could no longer retain his position. 
در عرض چند هفته، این عامل سازمان سیا, که با مبالغ هنگفتی از پول نقد و با همکاری یک شبکه ارتباطی از عناصر مختلف جامعه فعالیت می‌کرد، کشور نسبتاً با ثباتی را به  آشوب کامل کشاند. اگر چه اولین تلاش برای کودتا با شکست مواجه شد، اما کرمیت روزولت ترتیبی داد که کارگران حقوق یک روزه خوبی دریافت کنند, تا آنها هم به جمعی که شعارهای ضد دولتی سر می‌دادند بپیوندند. هیچ یک از شرکت کنندگان در آشوب ها هرگز نمی دانستند که این سیا است که دارد به آنها پول می دهد. متوسط ​​درآمد سالانه در ایران در آن زمان حدود پانصد دلار بود, و روزولت هفته‌ای یازده هزار دلار برای رشوه دادن به نمایندگان مجلس ایران خرج می‌کرد, تا مردم را جوگیر و هیجان زده کنند. و در مقطع حساس, یگان‌های پلیس و ارتش به جمعیت پیوستند, در مقابل ساختمان‌های دولتی شروع به درگیری مسلحانه کردند, و حدود صد نفر از مردم عادی را در مقابل خانه نخست وزیر کشتند. و در نهایت, یک رهبر نظامی (که روزولت به او رشوه هنگفتی داده بود) با ستونی از تانک ها و... وارد صحنه شد, و مصدق دیگر نتوانست دولت خود را حفظ کند

A general, selected by the CIA, was installed as prime minister. Shah Mohammad Reza Pahlavi returned from exile in Rome to become a particularly feared Monarch. The Shah of Iran followed pro-western policies, particularly restoring control of Iran's oil to the company that we now know as BP, but with a substantial cut to U.S. companies. The Shah relied upon brutal police methods to maintain control. In turn, he was eventually overthrown 25 years later by the religious mullahs, who have remained suspicious of U.S. intentions ever since. The anti-Western blowback from religious leaders who overthrew the Shah's dictatorship was not what U.S. officials had intended, and the capture of American Embassy hostages by Iran in 1979 helped bring the Reagan administration into power.
پس از پیروزی کودتا, ژنرالی که توسط سیا انتخاب شده بود به عنوان نخست وزیر ایران منصوب شد. شاه محمدرضا پهلوی از تبعید در رم بازگشت, تا به دیکتاتوری مخوف تبدیل شود, و البته که او از سیاست های حامی غرب اطاعت کرد، به ویژه با بازگرداندن کنترل نفت ایران به شرکتی که اکنون آنرا به نام "بریتیش پترولیوم" می شناسیم، اما پس از تخصیص درصد قابل توجهی از درآمدهای متعلق به مردم ایران برای شرکت های نفتی آمریکایی و شرکای استعماری آنها. شاه برای حفظ کنترل, به روش های وحشیانه پلیسی-امنیتی متکی شده بود. اما حکومت او, به نوبه خود، بیست و پنج سال بعد در نهایت توسط ملاهای مذهبی براندازی شد، کسانی که از زمان کودتای ۲۸ مرداد به اهداف ایالات متحده مشکوک بودند. پاتک و واکنش ضدغربی رهبران مذهبی که دیکتاتوری شاه را سرنگون کردند، آن چیزی نبود که مقامات آمریکایی انتظارش را داشتند, و در نهایت گروگانگیری سفارت آمریکا در نوامبر همان سال پیروزی انقلاب,  در به قدرت رسیدن دولت رونالد ریگان در آمریکا کمک کرد

Kermit Roosevelt went on to become a vice president for Gulf Oil. The CIA director at that time was Allen Dulles, an associate of the law firm providing legal counsel for the Anglo-Iranian Oil Company. Dulles was impressed by this Iranian example of regime change. Ten months later it was attempted in Guatemala, also against a democratically elected leader. This second success led to other attempts, from Indonesia to Chile, to Cuba, to Vietnam, to the Congo.
پس از کودتا, کرمیت روزولت به معاونت شرکت نفتی "خلیج" رسید. مدیر سازمان سیا در آن زمان, یعنی آلن دالس، یکی از همکاران اصلی شرکت خدمات قضائی ارائه دهنده مشاوره حقوقی به شرکت نفت انگلیس و ایران بود. دالس که تحت تأثیر موفقیت این نمونه ایرانی تغییر رژیم قرار گرفته بود, ده ماه بعد در گواتمالا علیه یک رهبر منتخب دموکراتیک کودتا کرد, و این موفقیت دوم منجر به کودتاهای بعدی شد، از اندونزی تا شیلی، کوبا، ویتنام و کنگو


Hijab: Violently Enforced by the Regime
حجاب اجباری: تحمیل خشونت بار توسط رژیم

How does the history of the global power elite operating in Iran affect the more recent conditions, especially affecting women and the suppression of dissenting opinions? The continuing Islamic government represents not only a biased view of women in the Quran, but also an expression of resentment against a global power elite. All nonviolent activities draw upon the ethical examples of nonviolent leaders. They also reflect creative adjustments according to the tactics needed in the present situation.
پیشینه فعالیت های نخبگان قدرت جهانی, چه تأثیری بر شرایط اخیر
 ایران دارد, بویژه بر پایمال شدن حقوق زنان و سرکوب عقاید مخالف؟  تداوم حکومت اسلامی در کشور هایی چون ایران, نه تنها آشکار کننده نگاه مغرضانه به زنان در قرآن، بلکه بیانگر نارضایتی از نخبگان قدرت جهانی است. همه فعالیت‌های خشونت‌پرهیز, الهام گرفته از نمونه‌های اخلاقی رهبران خشونت‌پرهیزی هستند, و بازتاب دهنده خلاقیت مبارزان در تاکتیک های مورد نیاز شرایط واقعی حاضر   

The question I raise for you is: what tactics are appropriate in gaining rights? Iran’s Islamic Penal Code states: “Women, who appear in public places and roads without wearing an Islamic hijab, shall be sentenced to ten days to two months’ imprisonment or a fine of fifty thousand to five hundred thousand Rials,” (Article 638). Many Iranians have expressed opposition to mandatory hijab, including through the “White Wednesdays” campaign (begun in 2017), in which Iranians wear white head scarves or other clothing on Wednesdays in nonviolent protest.
در اینجا سوالی مطرح می کنم: چه تاکتیک هایی برای کسب حقوق حقه مناسب است؟ در ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ایران آمده: "زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و اماکن عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه, یا پرداخت از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد."  بسیاری از ایرانیان مخالفت خود را با حجاب اجباری اعلام کرده‌اند، از جمله از طریق کمپین "چهارشنبه‌های سفید" که در سال 2017 آغاز شد، و در آن چهارشنبه ها, زنان ایرانی‌ بویژه با پوشیدن روسری‌های سفید, اعتراض خشونت پرهیز خود را نشان دادند

In December 2017, Tehran’s police chief announced that officers would cease arresting and charging women for dress code violations. However, the authorities reversed their policy after the nationwide protests against the regime in late December and early January of 2018. During the demonstrations, Iranian women publicly removed their headscarves and waved them in the air. Videos of these acts of defiance by women dubbed “The Girls of Revolution Street” went viral worldwide, and President Ebrahim Raisi sharply increased the enforcement of the hijab. In July 2022, he instituted a “hijab and chastity” decree prioritizing hijab enforcement, including harsh regulations on women’s dress in workplaces and increased government propaganda about the hijab. Women not wearing “complete hijab” (covering not only the hair but the neck, shoulders, and the hip) have at times been prohibited from entering government offices and banks and using public transit. And the head of the Headquarters for Promoting Virtue and Preventing Vice announced that the regime would utilize facial-recognition technology for hijab enforcement, likely exploiting data from new biometric identity cards.
در دسامبر 2017، رئیس پلیس تهران اعلام کرد که مأموران از دستگیری و تفهیم اتهام به زنان, به دلیل نقض قوانین پوشش خودداری خواهند کرد. با این حال، مقامات پس از دیدن اعتراضات علیه رژیم در سراسر ایران (در اواخر دسامبر و اوایل ژانویه 2018) این سیاست خود را معکوس کردند. در جریان این تظاهرات، زنان ایرانی در ملاء عام روسری های خود را برداشته و آنها را در هوا تکان دادند. ویدئوهایی از این سرپیچی های شجاعانه خشونت پرهیز, با نام "دختران خیابان انقلاب" در سراسر جهان پخش شد -- و در واکنش, دولت رئیس جمهور ابراهیم رئیسی تحمیل حجاب را به شدت افزایش داد. در ژوئیه 2022، او به فرمان لزوم رعایت "حجاب و عفاف"  اولویت داد, و بر تبلیغات حامی حجاب اجباری تاکید گذشت. علاوه بر این مقررات سختگیرانه در مورد پوشش در محل کار, زنان بدون "حجاب کامل" (که نه تنها مو، بلکه گردن، شانه و باسن را می پوشاند) از ورود به ادارات دولتی و بانک ها, و استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی منع شدند. و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر ایران اعلام کرد که رژیم از فناوری تشخیص چهره برای تحمیل حجاب استفاده کرده, و احتمالاً از داده های بیومتریک شناسنامه های جدید بهره خواهد برد

The regime increased patrols of the Morality Police to monitor hijab compliance, with arbitrary detentions—and sometimes beatings—if even a few strands of hair were uncovered. Secretly recorded videos of Morality Police abuses circulated online. One woman, 28-year-old  Sepideh Rashno, was arrested and beaten, and then state television broadcast her forced “apology.” 
Nonviolent resisters must consider the violence likely to be turned upon the people. 
رژیم, گشت‌های پلیس اخلاق را 
برای نظارت بر رعایت حجاب اجباری به شدت  افزایش داد، با بازداشت‌های خارج از قانون, و گاهی ضرب و شتم؛ حتی اگر فقط چند تار موی زنان از پوشش بیرون بود. ویدئوهای مخفیانه ضبط شده از تخلفات پلیس اخلاق در فضای مجازی منتشر شد. زن جوان ۲۸ ساله ای به نام سپیده رشنو دستگیر شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت, و سپس تلویزیون دولتی "عذرخواهی" البته اجباری او را پخش کرد. مقاومت‌های خشونت‌ پرهیز, باید خشونت هایی را که احتمالاً به مردم تحمیل می‌شود مد نظر داشته باشند

On September 13, 2022, the Morality Police arrested the 22-year-old Kurdish-Iranian Mahsa Amini, on the street in Tehran. The Morality Police told Amini’s brother that they were detaining her for “improper” hijab and taking her to an “educational and orientation class.” They threw her into a van and, according to eyewitnesses, beat her in the vehicle while enroute to the police station. Amini died on September 16, 2022. Thousands of Iranians across the country have taken to the streets to protest against the regime after Amini’s death. Demonstrators have chanted “Women, life, freedom,” “Death to Khamenei,” “Death to the dictator.” Women are increasingly going outside without a hijab, with some publicly removing and even burning their hijabs and cutting their hair.
در اواسط شهریور 2022، پلیس اخلاق, یک دختر ایرانی 
کرد, یعنی مهسا (یا ژینا) امینی 22 ساله  را در خیابانی در غرب تهران دستگیر کرد, و به برادر نوجوان او گفت که مهسا را به دلیل «بد حجابی» بازداشت و به «کلاس آموزش و توجیه» می برند. ماموران پلیس اخلاق او را داخل یک خودروی ون انداختند و به گفته شاهدان عینی, او را در حین حرکت این وسیله نقلیه به سمت اداره پلیس, شدیدا کتک زدند. مهسا امینی در 16 سپتامبر 2022 درگذشت. هزاران ایرانی در سراسر کشور پس از مرگ او برای تظاهرات گسترده علیه رژیم به خیابان ها آمدند, و شعارهای «زن، زندگی، آزادی»، «مرگ بر خامنه‌ای»، و «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. در ماه های اخیر, زنان ایران به طور فزاینده ای یا بدون حجاب به بیرون از خانه می روند, و یا در ملاء عام حجاب خود را برمی دارند و حتی می سوزانند, و برخی موهای خود را کوتاه می کنند

The 16-year-old Nika Shakarami disappeared ten days after protesting in Tehran on September 20, 2022. BBC Persian reported in her last message to a friend, she indicated she was being pursued by Iranian security forces. Nika was later found with her nose crushed and skull broken. Then security forces stole her body to prevent her family from holding a funeral. The conditions of women have been complicated by an extreme permissiveness to domestic violence, honor killings and rape. Nonviolent activists need to be sensitive to oppression that gains cover from patriarchy. Human rights activities face an uphill battle. Exposure of authorized violence is one tactic that mobilizes reform activity.
نیکا شاکرمی 16 ساله, ده روز پس از آغاز تظاهرات در تهران, در 29 سپتامبر 2022 ناپدید شد. بر اساس گزارش بی‌بی‌سی فارسی, او در آخرین پیام خود به یکی از دوستانش نشان داد که توسط نیروهای امنیتی ایران تحت تعقیب است. جسد نیکا بعدا با بینی له شده و جمجمه شکسته پیدا شد. سپس, نیروهای امنیتی برای جلوگیری از برگزاری مراسم تشییع جنازه، پیکر بیجان او را ربودند. شرایط زنان ایران به دلیل سهل انگاری های شدید در برابر خشونت خانگی، قتل های ناموسی, و تجاوز جنسی, بسیار پیچیده است. فعالان خشونت‌پرهیز باید نسبت به ظلم و ستمی که مردسالاری پنهان می‌ کند عمیقا حساس باشند. فعالیت های حقوق بشری با یک نبرد دشوار روبروست. افشا کردن خشونت مجاز یکی از تاکتیک هایی است که فعالان خواهان اصلاح را تشویق و بسیج می کند

In June 2018, international media reported on protests surrounding the gang rape of at least 41 women and girls in the city of Iranshahr, a predominantly Sunni Baluchi province--In Southeastern Iran. The regime allegedly sought to deny the cases, in which some of the perpetrators reportedly had ties to Iranian security forces. Online activists who sought to publicize the situation on social media, faced harassment and arrest for their activities. In September 2019, the judiciary passed legislation after heavily amending and weakening it. The Center for Human Rights in Iran (CHRI) criticized the revised bill because it “does not provide effective and sufficient guarantees to protect women against violence and, in many cases, promotes and supports stereotypical, discriminatory, and sexist views toward women.”
در ژوئن 2018، رسانه های بین المللی از اعتراضات گسترده ای 
خبر دادند, پیرامون تجاوز جنسی گروهی به دست کم 41  زن و دختر, در شهرستان ایرانشهر در استان بلوچ عمدتا سنی-مذهب در جنوب شرقی ایران؛ که بنا به گزارش ها گفته شده که رژیم به دنبال انکار مواردی بوده که در آن برخی از مجرمان با نیروهای امنیتی ایران ارتباط داشته اند. فعالان آنلاینی که به دنبال انتشار خبر این جنایات در شبکه های اجتماعی بودند، با آزار و اذیت و دستگیری مواجه شدند. در سپتامبر 2019، قوه قضاییه لایحه اصلاحی ای را (پس از تضعیف شدید آن) به تصویب مجلس رساند, ولی مرکز حقوق بشر در ایران, از این قانون اصلاح شده حمایتی انتقاد کرد, و گفت که نه تنها ضمانت های آنرا برای پشتیبانی از زنان قربانی خشونت "موثر و کافی" نمی داند, بلکه در بسیاری از موارد, این قانون از کلیشه ها و تبعیضات جنسیت زده نسبت به زنان حمایت, و چنین دیدگاه هایی را ترویج می کند

Corrective legislation is on the books but enforcement is erratic. According to HRANA, the news agency of Human Rights Activists, following the issuance of a pardon decree, at least 262 prisoners and detainees were released from prison across the country. Details on these releases are still unknown. They are, however, likely released under the recent pardon decree issued for some prisoners, including those arrested at protests. Following the issuance of this pardon, the Chief Justice of Golestan Province announced that 435 convicts and 80 defendants were pardoned, of which 234 people had already been set free. Earlier, the head of the Judiciary proposed the issuance of a pardon decree for some prisoners, including those arrested at recent protests, which was approved by the Supreme Leader Ali Khamenei, under some conditions which the legal case should meet. This early release of such  prisoners, who  have demonstrated against the regime, is a major result of nonviolent activity. 
  قوانین اصلاحی شاید در کتاب ها و متون حقوقی وجود داشته باشند, اما اجرای آنها اتفاقی و ناقص است. به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر ایران، در پی صدور یک حکم اخیر عفو، حداقل ۲۶۲ زندانی و بازداشت شده در سراسر کشور, از زندان آزاد شده اند؛ اما جزئیات این آزادی ها هنوز مشخص نیست. با این حال، این زندانیان احتمالا بر اساس فرمان عفو اخیر, جهت آزادی برخی از تظاهر کنندگان دستگیر شده, مشمول بخشش قرار گرفته اند. در پی صدور این فرمان، رئیس کل دادگستری استان گلستان از مشمول عفو شدن ۴۳۵ محکوم و ۸۰ متهم خبر داد, که از این تعداد, ۲۳۴ نفر قبلا آزاد شده بودند. پیش از این نیز, رئیس قوه قضائیه پیشنهاد صدور حکم عفو برخی از زندانیان (از جمله بعضی از دستگیرشدگان اعتراضات اخیر) را داده بود, که این تقاضا (با رعایت برخی شرایط) مورد تایید علی خامنه, رهبر حکومت ایران, قرار گرفت. آزادی زودهنگام این زندانیان, که علیه رژیم تظاهرات آشکار کرده‌اند، دستاورد مهمی برای مبارزات خشونت‌ پرهیز محسوب میشود

And finally, I present these questions: 1- How can the nonviolent Iranian struggle for freedom be effective?  2- How should the history of global power, and of the overthrows of democracy in Iran, affect the decisions of local peacemakers?  and, 3- What can we and you learn for the future?
و در آخر این سوالات را مطرح می کنم: یک- مبارزه خشونت پرهیز ایرانیان برای حصول آزادی چگونه می تواند مؤثر بیافتد؟  دو- تاریخچه قدرت جهانی و سرنگونی های دموکراسی در ایران, باید چه تاثیراتی بر تصمیمات صلح طلبان ایرانی بگذارد؟  و سه- ما و شما چه درس هایی را برای آینده ای بهتر می توانیم بیاموزیم؟

THE DISCUSSION SECTION
بخش گفتگو 

Dr. Pilisuk joined the Clubhouse gathering on Zoom, was introduced and greeted, after which the session was opened for discussion. He began by acknowledging that others in the  room are likely to know much more about what is currently happening in Iran. So, he asked that the open conversation be an active two-way exchange (as much as possible) with those who know the special circumstances and conditions, especially inside Iran.
دکتر پیلیسوک از طریق "زوم" به اتاق کلاب هاوس ما پیوست و معرفی و احوالپرسی شد. پس از آن بخش گفتگوی اتاق شروع شد. او با اذعان به اینکه دیگران حاضر در جلسه احتمالاً خیلی بیشتر از او در مورد آنچه در حال حاضر دارد در ایران اتفاق می افتد می دانند، خواستار آن شد که بحث آزاد اتاق یک تبادل فعال دو طرفه (تا حد امکان) با کسانی باشد که از اتفاقات و شرایط خاص به ویژه داخل ایران مطلع هستند

Q- How can we remain nonviolent when we are presently faced with such a violent and brutal regime in Iran? 
س- وقتی که در حال حاضر با یک چنین رژیم خشن و بیرحمی در ایران مواجه هستیم، چگونه می توانیم خشونت پرهیز بمانیم؟

A- By Dr. Pilisuk: Nonviolence is a spiritual and moral commitment to rise above the intention to react violently. It appeals to the “greater good” -- so it attracts others to the movement. There is also the pragmatic issue of “What is the alternative?”  Nonviolent protestors must always consider the short- and long-term reactions of those in (violent) power. Violence begets violence. In brief, nonviolent campaigns have spiritual (moral / ethical) and pragmatic considerations throughout the life of the movement / struggle. Some of the most recent outrages have been the poisoning of school girls and the gang rape crimes against women in Southeast Iran. Dr. Pilisuk was curious about what priorities people in Iran have for future nonviolent actions and activities?
پاسخ دکتر پیلیسوک: خشونت پرهیزی یک تعهد معنوی و اخلاقی است برای فائق آمدن بر وسوسه نشان دادن واکنش خشونت آمیز به خشونت, که این فداکاری منجر به ایجاد "خیری بزرگتر" میشود -- که یعنی همراهان بیشتری را به جنبش جذب می کند؛ و به همچنین ما با موضوع عملگرایانه «جایگزین چیست؟» روبرو هستیم. معترضان خشونت پرهیز همواره باید واکنش‌های کوتاه‌ و بلند-مدت صاحبان قدرت (خشونت‌آمیز) را در نظر بگیرند. خشونت باعث خشونت می شود. به طور خلاصه، کمپین های خشونت پرهیز دارای ملاحظات معنوی/اخلاقی و عمل گرایانه  هستند در تمامی طول زندگی جنبش و مبارزه. برخی از تازه ترین خشونت‌های وحشیانه, مسمومیت های دختران مدرسه‌ ای و جنایات تجاوز گروهی به زنان در جنوب شرقی ایران بوده است. دکتر پیلیسوک کنجکاو برای دانستن آن بود که مردم داخل ایران چه اولویت های آتی ای برای اقدامات و فعالیت های خشونت پرهیز دارند؟

Q- Does the fact that Iran is a theocratic dictatorship impact how we should approach nonviolent activities inside Iran? 
س- آیا این واقعیت که ایران گرفتار یک دیکتاتوری مذهبی است، تأثیری بر نحوه برخورد ما با فعالیت های خشونت پرهیز در داخل ایران دارد؟

A- By Prof. Pilisuk: The "religious" nature of this dictatorship greatly increases the risks of taking nonviolent actions. Such a so-called "Islamic" despotic oppression is most vulnerable when its atrocities and excesses become public. WHY? Because when religion-based behaviors lead to injustice and atrocities (especially when they are exposed) such oppression is seen as unacceptable.
پاسخ دکتر پیلیسوک: ماهیت «مذهبی» این دیکتاتوری خطرات انجام اقدامات غیرخشونت آمیز را به شدت افزایش می دهد. چنین ظلم استبدادی به اصطلاح "اسلامی" ای, زمانی آسیب پذیرتر است که ظلم ها و افراط های آن علنی می شود. چرا؟ زیرا هنگامی که رفتارهای مبتنی بر معنویت و مذهب منجر به بی عدالتی و ظلم می شود (به ویژه هنگامی که این ستم ها افشا می گردد) چنین رفتارهای ظالمانه ای برای جامعه بیشتر و بیشتر مشروعیت زدا و غیرقابل قبول می شود 

Q- By Dr. Pilisuk: What role, if any, have Iranian nonviolent struggles had on the recent release of some prisoners, including some people arrested during the “Women, Life, Freedom” campaign? 
پرسش دکتر پیلیسوک: مبارزات خشونت پرهیز مردم ایران چه نقش احتمالی ای در آزادی اخیر برخی از زندانیان، از جمله بعضی از افرادی که در جریان کمپین «زن، زندگی، آزادی» دستگیر شدند، داشته است؟

A- Nonviolent resistance in Iran has had a rather subtle effect, exposing the profoundly hypocritical behaviors of certain "religious" elements in the regime. So, this example of Iranian nonviolence has had some effect.
ج- مقاومت خشونت پرهیز ایرانیان تأثیر نسبتاً ظریفی داشته, و ریاکاری و نفاق عمیق  رفتارهای برخی عناصر به ظاهر «مذهبی» در سطوح بالای رژیم را افشا کرده, و بنابراین، این نمونه از خشونت پرهیزی ایرانی تا حدود قابل ملاحظه ای تاثیر گذار بوده است

Q- By Dr. Pilisuk:
 What risks are the people of Iran willing to take in their nonviolent struggle? 
پرسش دکتر پیلیسوک: مردم داخل ایران چه خطراتی را در مبارزه خشونت پرهیز خود مایل به تحمل هستند؟ 

A- The oppression inside Iran is so severe that effective organizing is almost impossible. Any ideas or suggestion as to how to organize in such a situation? 
ج- شدت بسیار زیاد ظلم رژیم در داخل ایران بسیج مؤثر را تقریباً غیرممکن کرده است. آیا ایده یا پیشنهادی برای سازماندهی در چنین شرایطی دارید؟

A- By Prof. Pilisuk: The people in Iran need to care for each other deeply, and openly express love and concern for one another, i.e., deepen their solidarity, which helps hold their nonviolent campaign together--and also, they should openly appeal to outside human rights organizations for help. 
پاسخ دکتر پیلیسوک: مردم ایران باید عمیقاً به یکدیگر مهر بورزند, و آشکارا عشق و نگرانی خود را نسبت به هم ابراز کنند, که این یعنی حس همبستگی میان خود را تقویت کنند، و البته این به انسجام مبارزه غیرخشونت پرهیز آنها کمک می کند؛ و به همچنین برای کمک باید علناً به سازمان های معتبر حقوق بشر در خارج از کشور متوسل شوند 

Q- Given the recent poisonings at girls' schools, what can be done to raise awareness of international organizations to be more responsive and supportive? 
س- با توجه به مسمومیت های اخیر در مدارس دخترانه، برای افزایش آگاهی سازمان های بین المللی جهت بیشتر پاسخگو کردن و جلب حمایت موثرتر آنها چه باید کرد؟

A- By Prof. Pilisuk: Try to find out and expose as much specific credible information as it is possible; namely what chemicals are being used? Who are the people involved? And whether the authorities have condoned or condemned the poisoning attacks? Appeal to credible human rights organizations for a genuine and impartial investigation, especially if the perpetrators are a militant group with which the Iranian regime does not want to be associated.
پاسخ دکتر پیلیسوک: سعی کنید تا آنجا که ممکن است اطلاعات دقیق و معتبر را پیدا کرده و در معرض دید عموم قرار دهید. یعنی از چه مواد شیمیایی استفاده می شود؟ افراد درگیر چه کسانی هستند؟ و اینکه آیا مقامات, این حملات مسمومیت زا را تایید یا محکوم کرده اند؟ درخواست از سازمان های معتبر حقوق بشر برای انجام تحقیقات واقعی و بی طرفانه مهم است, بویژه اگر عاملان این حملات اعضای یک گروه ستیزه جو باشند که رژیم ایران نمی خواهد با آنها در ارتباط باشد

- A comment about suspecting the regime: “If Iran’s security forces were not involved in the poisoning of the girls at so many school, there would have been arrests already.” 
اظهار نظری درباره مشکوک بودن به رژیم: «اگر نیروهای امنیتی ایران در مسمومیت دختران این همه مدرسه دست نداشتند, مجرمان قبلاً دستگیر شده بودند

- There seems to be a rift between the those in the security apparatus, with elements among them who are very extreme, and again, Dr. Pilisuk emphasized the need for a “serious investigation.” 
به نظر می رسد که شکافی وجود دارد بین افراد مشغول در دستگاه های امنیتی, و عناصر بسیار افراطی آنها, و در این رابطه دکتر پیلیسوک مجدداً بر لزوم انجام "تحقیقات جدی" تأکید کرد

- A participant from inside Iran who praised Dr. Pilisuk’s presentation, agreed with his initial observation that those inside Iran know Iran’s history more deeply. He noted that there is a paradox between Iran’s history and what is currently unfolding in the country. He added that we obviously know the open violence that is being perpetrated by Iran’s current regime. However, he said that he suspects outside forces are also at play in these horrible poisonings. 
یکی از شرکت‌کنندگان از داخل ایران که سخنرانی دکتر پیلیسوک را ارج بسیار نهاد, با مشاهدات اولیه او موافق بود و گفت که کسانی که داخل ایران هستند تاریخ کشور خودشان را عمیق‌تر از دیگران می‌شناسند. وی خاطرنشان کرد: بین تاریخ ایران و آنچه در حال حاضر در کشور در حال رخ دادن است، یک پارادوکس وجود دارد, و افزود که ما آشکارا از خشونت آشکاری که توسط رژیم فعلی ایران انجام می شود آگاهیم. با این حال، او گفت که مشکوک به آن است که نیروهای خارجی نیز در این مسمومیت های وحشتناک نقش داشته باشند

- He wondered who benefits from continued conflict and violence, and who wants to keep the crisis going in Iran? 
او پرسید که چه نیروهایی از ادامه درگیری و خشونت سود می برند, و چه کسانی می خواهند بحران در ایران ادامه داشته باشد؟

- Dr. Pilisuk commented that he believes the Iranian regime did not necessarily want the issue of wearing the hijab to morph into crisis of girls being poisoned at school. But, media coverage has expanded the focus onto the larger arena of basic rights being violated, such as the multi-faceted issues of deadly oppression against women. 
کتر پیلیسوک اظهار داشت که او معتقد است رژیم ایران لزوماً نمی‌خواست موضوع حجاب به بحران مسموم شدن دختران در مدارس تبدیل شود. اما، پوشش رسانه‌ای تمرکز را بر پایمال شدن حقوق اساسی‌تر, مثلا موضوع چندوجهی ستم مرگبار علیه زنان گسترش داده است

- And then, before the learned man from inside Iran expressed his "main" concern, he pointed out that what has happened in Iran’s recent history (of the past two centuries) is a result of what has also been “cooked up” outside, and especially in Western countries. 
 و بعد، پیش از آن که شرکت کننده فرهیخته داخل ایران نگرانی «اصلی» خود را بیان کند، او اشاره ای داشت به اینکه آنچه در دو قرن گذشته تاریخ ایران اتفاق افتاده، نتیجه مصیبت بار دستپخت خارجیان هم بوده است -- به ویژه در کشورهای غربی

- Dr. Pilisuk agreed that abuses and the interference by the West, especially the United States, against the Iranian government has resulted in a deep antagonism between the U.S. and Iran. So, the Iranian regime has the excuse of saying that it is being forced to be oppressive, because it is  simply trying to stand up against the corrupt values and the colonial oppression of the West. So, the Iranian people have this basic paradox: While the U.S. (with its 1953 coup against Dr. Mossadegh and its full support the oppressive Shah) has been the root cause of much of the problems Iran is facing today, the same America is now trying to be a supposed ally of the Iranian people, in their struggle against the current regime's dictatorship in the name of religion. Who can and should the Iranian people really trust?
دکتر پیلیسوک ابراز موافقت کرد که سوء استفاده‌ها و مداخله‌های غرب, بویژه ایالات متحده, علیه دولت ایران منجر به تضاد عمیق بین این کشور و آمریکا شده است. بنابراین, رژیم حاکم بر ایران این بهانه را دارد که بگوید مجبور شده که ظلم و ستم کند, زیرا می خواهد در برابر ارزش های فاسد و ستم استعماری غرب مقاومت نشان دهد. بنابراین، مردم ایران گرفتار این پارادوکس اساسی هستند: در حالی که ایالات متحده (با کودتای 1953 خود علیه دکتر مصدق و حمایت کاملش از شاه ستمگر) عامل اصلی بسیاری از مشکلاتی است که ایران امروز با آن دست به گریبان است، اکنون همان آمریکا, در نقش یک (به اصطلاح) متحد مردم ایران ظاهر شده, در مبارزه شان با دیکتاتوری به نام دین رژیم کنونی؛ بنابراین, مردم ایران واقعاً به چه کسانی می توانند -- و باید -- اعتماد کنند؟

- This observation by Dr. Pilisuk helped the gentleman from inside Iran return to his "main" issue. Namely, that the media propaganda of the West is trying, again, to reshape the opposition, so that Iran would end up accepting the son of the same Shah, who was deposed in 1979. The West seems to have its own agenda involving this new Shah, rather than wanting a democratically elected government for Iran. It seems that the West may be “using” the current mess (conflict) in Iran to again manipulate the country, engineering a pro-Western, but not necessarily democratic opposition for Iran.
این مشاهده دکتر پیلیسوک, به آقای محترم از داخل ایران کمک کرد تا او بالاخره به دغدغه «اصلی» خود بازگردد. یعنی اینکه تبلیغات رسانه‌ای غرب دارد دوباره سعی می‌کند اپوزیسیون را دستکاری کند, تا در نهایت ایران پسر همان شاهی را که در سال 1979 سرنگون کرد، بپذیرد -- به جای یک دولت دمکراتیک منتخب مردم؛ و بنابراین, به نظر می رسد که غرب ممکن است در حال «استفاده» از آشفتگی (تضاد) کنونی در ایران برای دستکاری مجدد این کشور، یعنی مهندسی کردن یک اپوزیسیون طرفدار غرب (اما نه لزوماً دموکراتیک) برای ایران باشد

- Dr. Pilisuk responded that there is also a risk that some external forces are trying to maintain the status quo in Iran. Thus, it is very important that if nonviolence activists can safely make appeals to Human Rights Watch and  Amnesty International, they do so, thus increasing the pressure for an impartial investigation, so that current atrocities such as the abhorrent  poisoning of school girls (and young female college students) will not go unnoticed. Such an impartial investigation would boost the morale (and the progress) of the nonviolent struggle in Iran, and it might also help forestall any Western manipulation of the Iranian people’s nonviolent struggle for freedom, peace, and justice.
دکتر پیلیسوک پاسخ داد که این خطر نیز وجود دارد که برخی از نیروهای خارجی, در تلاش برای حفظ وضعیت موجود در ایران باشند. بنابراین، بسیار مهم است که اگر فعالان خشونت‌پرهیز بتوانند با خیال نسبتا راحت مثلا به دیدبان حقوق بشر و عفو بین‌الملل مراجعه کنند، باید این کار را انجام دهند، تا آنکه فشار برای انجام تحقیقات بیطرفانه افزایش یابد، تا بلکه جنایات شنیع کنونی, مانند مسمومیت دختران مدرسه‌ای (و دختران جوان دانشجو) بدون توجه نمانند. چنین تحقیقات بیطرفانه ای روحیه (و روند پیشرفت) مبارزه خشونت پرهیز را تقویت می کند, که این به نوبه خود ممکن است به جلوگیری از هرگونه دستکاری غرب در مبارزه خشونت پرهیز مردم ایران برای آزادی، صلح و عدالت کمک کند

- The gentleman from inside Iran (who -- like Moji -- is a supporter of the nonviolent path of Dr. Mossadegh) added that the people there are rather sophisticated about figuring out who is doing what, so they are not going to be fooled, especially by outside (Western) entities that are trying to push their own (colonial in nature) agendas. He noted that there appears to be outside forces that are trying to bring violence back onto the streets, in order to push their own agendas. He emphasized that the proud history of Iran shows that our people and culture are nonviolent and peaceful, while others have attacked Iran causing great suffering. 
 آقای محترم داخل ایران (که - مثل مجتبی آقامحمدی - از حامیان راه خشونت پرهیز دکتر مصدق است) اضافه کرد که مردم در درک اینکه چه کسی با چه نیتی چه کاری انجام می دهد بسیار ماهر هستند، و بنابراین براحتی گول نمی خورند؛ به ویژه توسط نهادهای خارجی (غربی) که سعی در پیشبرد برنامه های (با ماهیت استعماری) خود را دارند. او خاطرنشان کرد که به نظر می رسد نیروهای خارجی ای وجود دارند که دارند تلاش می کنند خشونت را به خیابان ها بازگردانند, تا آنها برنامه های خود را پیش ببرند. وی تاکید کرد که تاریخ پرافتخار ایران نشان می‌دهد که مردم و فرهنگ ما خشونت‌پرهیز و صلح‌جو هستند، در حالی که این بیگانگان هستند که به ایران حمله کرده‌ و رنج های زیادی به بار آورده‌اند

- Moji agreed fully , and said this is why he intentionally chose the name "Iranian Nonviolence" for our Clubhouse room--and for this initiative--and Prof. Marc Pilisuk said that such a name is also consistent with the aspects of the Qur’an that call for love and compassion.
 مجتبی کاملاً موافقت کرد و گفت به همین دلیل است که او عمداً نام "خشونت پرهیزی ایرانی" را برای اتاق ما (و برای این حرکت) انتخاب کرده است, و پروفسور مارک پیلیسوک گفت که چنین نامی با آن جنبه‌های قرآن نیز سازگاری دارد که فراخوانی برای عشق و شفقت است


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (7) -- Sunday, Feb. 26, 2023 

نشست (7) -- یکشنبه  7  اسفند  1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/PvRYBNW2?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-607461

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

- Powerful inspirational music (based on a famous poem by Sa'di) was played. See the clip, here: 
ترانه ای پر قدرت و الهام بخش (بر اساس شعر معروف سعدی) پخش شد. کلیپ را در اینجا ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=rDZe18wcDG0 -- بنی آدم اعضای یک پیکرند -- Human beings are limbs to one body

- The proud anthem of Iranian Nonviolence: “Lay Down Your Rifle” was played to start the room officially. See this link:
سرود غرور انگیز خشونت پرهیزی ایرانی: "تفنگت را زمین بگذار" برای آغاز رسمی اتاق پخش شد. این لینک را ببینید 

Different participants made these main points:

نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

Part Three of the talk by the guest of the room, Matt Nicodemus:
بخش سوم سخنان مهمان اتاق مت نیکودیموس

SUMMARY: Guest of the room, peace and nonviolence activist, Matt Nicodemus returned for a third and final week to speak about SWORN (the obligation) TO REFUSE (illegal orders), his main project currently, and about NONVIOLENCE TRAINING.
خلاصه: مهمان اتاق، مت نیکودیموس (فعال صلح و خشونت پرهیزی) برای سومین و آخرین هفته به نشست اتاق بازگشت تا در مورد سوگند (یا تعهد) سرپیچی از دستورات غیرقانونی (پروژه اصلی او در حال حاضر), و در مورد آموزش خشونت پرهیزی صحبت کند

A- Sworn to Refuse
الف- سوگند سرپیچی 

1- Matt started the Sworn to Refuse initiative (a nonpartisan group) in 2017 in Colorado, focused on “good, honest, and law-abiding governance.”
مت پروژه سوگند سرپیچی (یک گروه غیرحزبی) را در سال 2017 در کلرادو با تمرکز بر "حکمرانی خوب، صادقانه, و قانون مدار" آغاز کرد

2- When American government officials take the oath of office, they swear to uphold the federal and/or state Constitutions, and all current laws. Their sworn allegiance is not to a specific person, party, religion, faith, or God. BUT some high officials plan to and do break various laws--and hence they ask or order their subordinates to break the law(s) they would like to violate.
هنگامی که مقامات دولت آمریکا سوگند خدمت یاد می کنند، این قسم را می خورند که قانون اساسی فدرال و/یا ایالتی و همه قوانین جاری را دقیقا اجرا خواهند کرد, و این قسم آنها به معنای وفاداری یا بیعت با شخص، حزب، مذهب، ایمان, و یا خدای خاصی نیست. اما هنوز برخی از مقامات قوانین مختلف را (بخشا  با برنامه ریزی) زیر پا می گذارند--و از این رو از زیردستان خود می خواهند (یا به آنها دستور می دهند) که قانون ها و یا مقررات مورد نظرشان را زیر پا بگذارند

3- Although some do not, other subordinates go along with breaking the law, partly because of the fear that if they refuse to obey the supervisor's commands they would face punishment. The Sworn to Refuse project focuses on passing laws to protect those who choose to refuse to follow the orders that they feel would break the law.
اگرچه برخی چنین نمی کنند، اما سایر زیردستان با قانون شکنی این روسا همراهی می کنند، شاید به دلیل ترس از این که در صورت سرپیچی از دستورات بالادستی با تنبیه یا مجازات مواجه شوند. هدف پروژه سوگند سرپیچی تصویب قوانینی است برای محافظت از کسانی که تصمیم می گیرند از اجرای دستوراتی که فکر می کنند قانون را زیر پا می گذارد امتناع کنند

4- There is legal precedent for such laws: Whistle-blower laws and military Duty to Disobey laws. Such laws provide some protection for those who report wrongdoing (law breaking), preventing them from being punished for Whistle-blowing; which helps good governance. Duty to Disobey laws protect soldiers who refuse to carry out an unlawful order from a commander. If following an order would require a soldier to break the law, he or she has the right (and in fact a duty) to say “no.” If a soldier carries out an unlawful order, he or she can be held responsible legally in court. Duty to Disobey laws were created after the Mylai Massacre by U.S. soldiers in the Vietnam war.
چنین قوانینی دارای سابقه قانونی است: قوانین حمایت از افشاگران یا "سوت زنان" و قانون وظیفه عدم اطاعت از دستورات غیرقانونی نظامی. چنین قوانینی از سربازان و کسانی که تخلفات یا قانون شکنی را گزارش می‌کنند محافظت می‌کند, و از مجازات آنها برای افشای تخلفات جلوگیری می‌کند, که این به حکمرانی خوب کمک می کند. قانون وظیفه عدم اطاعت از دستورات غیرقانونی نظامی از سربازانی محافظت می کند که از اجرای دستور غیرقانونی یک فرمانده امتناع می ورزند. اگر پیروی از یک دستور مستلزم نقض قانون توسط سرباز باشد، او حق دارد (و در واقع وظیفه دارد) که «نه» بگوید. اگر سربازی دستور غیرقانونی مافوق خود را اجرا کند، می‌تواند از نظر قانونی در دادگاه مسئول شناخته شود. قانون وظیفه عدم اطاعت از دستورات نظامی پس از "کشتار میلای" توسط سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام ایجاد شد

5- The laws that the Sworn to Refuse project supports (and tries to get passed) would protect refusers at all levels of government. If subordinates keep their oath of office and refuse to break the law, they must be protected from punishment or retribution by superiors. An example is when presidential candidate Donald Trump wanted military commanders to torture terrorism suspects. The military leaders said they would refuse to follow Trump’s orders, because torture is illegal according to the U.S. and the International law. Later, as President (and the Commander-in-Chief) Trump could not punish those commanders, because they were protected by the Duty to Disobey laws. The Sworn to Refuse project seeks such protections nationally and internationally. Matt’s deep hope is for Iran and all nations’ militaries to someday have Duty to Disobey laws.
قوانینی که پروژه  سوگند سرپیچی از آنها حمایت می کند (و سعی می کند که تصویب شوند) از امتناع کنندگان در تمام سطوح دولتی حمایت می کند. اگر زیردستان به سوگند خود پایبند باشند و از نقض قانون امتناع کنند، باید از مجازات یا انتقام مافوق هاشان محافظت شوند. مثلا زمانی که دونالد ترامپ، نامزد ریاست جمهوری، از فرماندهان نظامی خواست که مظنونان به تروریسم را شکنجه کنند. در پاسخ, این رهبران بلند پایه گفتند که از دستورات ترامپ پیروی نخواهند کرد، زیرا شکنجه, بر طبق قوانین ایالات متحده و بین المللی, غیرقانونی است. بعداً, ترامپ به عنوان رئیس جمهور (و فرمانده کل قوا) نتوانست آن فرماندهان را مجازات کند، زیرا آنها توسط  قانون وظیفه عدم اطاعت از دستورات غیرقانونی نظامی محافظت می شدند. پروژه سوگند سرپیچی به دنبال ایجاد چنین حمایت هایی در سطح ملی و بین المللی است؛ و امید عمیق مت این است که نیروهای نظامی ایران و همه کشورها روزی دارای اینگونه قوانین وظیفه عدم اطاعت از دستورات غیرقانونی نظامی باشند
 
6- The Sworn to Refuse project, in coordination with a large non-profit whistle-blower organization, the Government Accountability Project, is working on developing a boilerplate bill to protect refusers at the state level. The Sworn to Refuse project has also worked with Representative Jaime Raskin, a leading member of the January 6th Investigation Committee. The committee is protecting American democracy and the rule of law by investigating the attempted coup on January 6, 2021, by Trump and his supporters. They tried to overturn President Biden’s 2020 election victory. The Sworn to Refuse initiative is also working on a Colorado state refuser protection law. Those efforts have been endorsed by the President of the Colorado Senate. And finally, the project has written many articles and letters, published in newspapers and discussed on the radio, etc. nationwide.
پروژه سوگند سرپیچی، با هماهنگی یک سازمان بزرگ غیرانتفاعی افشاگر، یعنی پروژه پاسخگو سازی دولت، در حال کار بر روی تهیه یک لایحه نمونه (یا استاندارد) برای ایجاد حمایت از امتناع کنندگان در سطح همه ایالت های آمریکا است. به همچنین, این پروژه با نماینده یکی از اعضای برجسته کمیته تحقیقات بر روی کودتای (ناموفق) ششم ژانویه 2021 کار کرده است. این کمیته با تحقیق در باره این کودتا دموکراسی و حاکمیت قانون در آمریکا را محافظت می کند. ترامپ و حامیانش در این کودتا تلاش کردند تا پیروزی پرزیدنت بایدن در انتخابات 2020 را باطل کنند. به همچنین, پروژه سوگند سرپیچی مت بر روی ایجاد قانون حمایت از امتناع کنندگان در ایالت کلرادو کار می کند, و این تلاش ها توسط رئیس مجلس سنای کلرادو تایید شده است. علاوه بر این همه, این پروژه مقالات و نامه های زیادی نوشته که در روزنامه ها منتشر شده و در رادیو (و دیگر رسانه ها) در سراسر کشور مورد بحث قرار گرفته است

Q- If a soldier is duty-bound to refuse an illegal order, how is this implemented in practice? Is the soldier in a position to assess whether an order is illegal or not?
س- اگر سربازی موظف به سرپیچی از دستور غیرقانونی باشد، این در عمل چگونه صورت میپذیرد؟ آیا این سرباز در موقعیتی هست که بتواند تشخیص دهد آیا دستور فرمانده اش غیرقانونی است یا خیر؟

A- Matt explained that soldiers are trained in the rules of engagement. These rules help soldiers know what they are allowed to do and not do in a specific operation or assignment. Also, soldiers are trained about the Geneva Conventions, about the internationally agreed-upon rules that govern how prisoners of war and medical personnel should be treated. They are also trained in how to refuse an unlawful order, learning that in such a situation a soldier must have a good faith and fact-based belief that the order is illegal. The pressure to obey the order may be very intense, and would come from both peers and commanders. 
ج- مت توضیح داد که سربازان در باره قوانین و مقررات در موقعیت جنگ آموزش میبینند, که این دوره های آموزشی به سربازان کمک می کند تا بدانند در یک عملیات یا مأموریت خاص به انجام چه کارهایی مجاز هستند یا نیستند. به همچنین، سربازان پیرامون کنوانسیون ژنو، و در باره قوانین مورد اجماع جهانی (مثلا نحوه رفتار با اسیران جنگی و پرسنل درمانی) آموزش می بینند. آنها همچنین در مورد چگونگی امتناع از انجام یک دستور غیرقانونی آموزش دیده, و یاد می گیرند که در چنین موقعیت های بسیار مشکلی کافی است که یک سرباز حسن نیت و باور مبتنی بر این واقعیت داشته باشد که دستور غیرقانونی است--اما فشار برای اطاعت از دستور ممکن است بسیار شدید باشد و از طرف همتایان و فرماندهان اعمال شود 

- James Blok, a retired Army Major, agreed with Matt and commented that it is VERY difficult for a soldier to refuse an order is a BIG risk, also because basic training says: obey orders or your comrades may well die. 
جیمز بلاک، یک سرگرد بازنشسته ارتش آمریکا، با آنچه مت گفت موافق بود, ولی اظهار داشت که برای یک سرباز بسیار دشوار است که دستور مافوق خودش را انجام ندهد، و چنین اقدامی برایش ریسک بزرگی است، به این دلیل که آموزش اولیه سربازی به او عمیقا آموزش داده که دستور مافوق را باید اطاعت کند, وگرنه ممکن است همرزمانش کشته شوند 

- Moji thanked Matt’s 26-year-old son, Brian (who had played with electrical outlets as a very little child--see Part 1) for his help in the creation process of the Iranian Nonviolence website's logo--see the main page.
مجتبی رسما از برایان, پسر 26 ساله مت (که در سن دو- سه سالگی با پریز برق بازی کرده بود -- قسمت 1 را ببینید) برای کمک او در روند طراحی لوگوی وبسایت "خشونت پرهیزی ایرانی" (صفحه اصلی را ببینید) تشکر کرد

- A new participant, Dr. Faeze Miir, a young female psychologist from inside Iran was introduced to the room.
شرکت کننده جدید, خانم دکتر فائزه میر (روانشناس جوان ساکن داخل ایران) به اتاق معرفی شد

B- Nonviolence Training
ب- آموزش خشونت پرهیزی 

1- Matt’s second topic was nonviolence training. He said that there are two roots to the tree of nonviolence training in America. The first is Mahatma Gandhi’s nonviolent campaign to expel the British from control over India. The second is Dr. Martin Luther King, Jr’s nonviolent civil rights campaign in America during the 1940s through the 1960s. Both were well known singular leaders, but there were other leaders at many levels within the campaigns that Gandhi and King championed, all of them instrumental in the  successes of the two movements. All of them were deeply committed to nonviolent change AND understood that nonviolence must be trained, learned, and practiced many, many times. And it was also important to have men AND women in leadership positions. 
موضوع دوم مورد بحث  مت آموزش خشونت پرهیزی بود. او گفت که درخت آموزش پرهیز از خشونت در آمریکا دو ریشه دارد: اولی، کارزار خشونت پرهیز مهاتما گاندی برای خلاص کردن هند از کنترل بریتانیا, و دومی کمپین مبارزات حقوق مدنی خشونت پرهیز دکتر مارتین لوتر کینگ در آمریکا در طول دهه های 1940 تا 1960 است. اگر چه این هر دو رهبر بزرگ و شناخته شده‌ بودند، اما رهبران دیگری نیز در سطوح مختلف مبارزاتی که گاندی و کینگ نقش رهبری آن‌ها را ایفا میکردند  وجود داشتند, که همگی آنها در موفقیت‌های این دو جنبش بسیار حیاتی بودند. همه آنها عمیقاً متعهد به تغییرات خشونت پرهیز بودند و درک میکردند که مبارزه خشونت پرهیز باید بارها آموزش داده شود، و مبارزان باید خشونت پرهیزی را یاد بگیرند و تمرین کنند -- و به همچنین, در چنین مبارزه سترگی, داشتن هم مردان و هم زنان در مناصب رهبری بسیار مهم است 

2- Matt said that it is critical for people to study the history of nonviolence, so as to come to the clear understanding that even when you engage in nonviolent resistance, you cannot expect that you will be met with nonviolence in return. There are those who have studied the methods of violence and have lots of experience being violent. Nonviolent people must do the same, study nonviolence and PRACTICE, PRACTICE, PRACTICE. 
مت گفت بسیار مهم است که مردم تاریخ خشونت پرهیزی را دقیقا مطالعه کنند تا به این درک روشن برسند که حتی زمانی که درگیر مقاومت خشونت پرهیز هستید، نمی توانید انتظار داشته باشید که در ازای خشونت پرهیزی شما طرف مقابل تان هم خشونت پرهیز رفتار کند. بسیار کسان هستند که روش های خشونت ورزی را مطالعه کرده و تجربه زیادی در رفتار خشونت آمیز دارند. خشونت پرهیزان نیز باید همین کار را انجام دهند، یعنی خشونت پرهیزی را عمیقا مطالعه و مکررا تمرین کنند

3- Matt added that it may look as if the use of violence has succeeded in solving many social problem situations, and this can be confusing and misleading. But, if we study the long term history of conflict, we will see that violence solves problems only in the short term. The cycle of violence continues over the long haul. Military leaders study war and the use of violence for long years and even decades. Nonviolence leaders and supporters must do the same, study and PRACTICE nonviolence.
مت افزود: ممکن است به نظر برسد که استفاده از خشونت در حل بسیاری از موقعیت های معضل اجتماعی موفق عمل کرده است, و این می تواند گیجی آور و گمراه کننده باشد. اما، اگر تاریخ دراز مدت درگیری ها را مطالعه کنیم، خواهیم دید که خشونت تنها در کوتاه مدت مشکلات را حل می کند, ولی چرخه خشونت در طولانی مدت به گردش شوم خود ادامه می دهد. رهبران نظامی جنگ و استفاده از خشونت را برای سال ها و حتی دهه ها مطالعه می کنند. رهبران و حامیان مبارزه خشونت پرهیز هم باید همین کار را انجام دهند، یعنی خشونت پرهیزی را مطالعه و تمرین کنند

4- Soldiers understand that they may be injured or killed in a violent battle, in war. We must learn from soldiers that the exact same thing is true for practitioners of nonviolence. If we are not ready to sacrifice in our nonviolence campaign, and if we are unwilling to face injury, suffering, and even death, we will fail. We must face and endure suffering in order to gain the respect of those we would lead in our nonviolence campaigns. Again, we must study, learn, and practice nonviolence.
سربازان درک میکنند که ممکن است در یک جنگ خشونت آمیز مجروح یا کشته شوند. ما هم باید از سربازان بیاموزیم که دقیقاً همین نیز در مورد رهروان خشونت پرهیزی صادق است. اگر حاضر نباشیم که در مبارزه خشونت پرهیز فداکاری کنیم, یعنی آمادگی این را نداشته باشیم که با آسیب، رنج و حتی مرگ روبرو شویم، مبارزه خشونت پرهیز ما شکست خواهد خورد. ما باید با رنج روبرو شویم و مصایب زیادی را تحمل کنیم, تا بتوانیم احترام کسانی را به دست آوریم که در کمپین های خشونت پرهیز رهبری شان می کنیم. و باز هم تاکید میکنم که ما باید خشونت پرهیزی را مطالعه کرده, یاد بگیریم, و مکرر تمرین کنیم

5- An example of a nonviolence training in which Matt participated was in 1980. Thousands of people gathered (in Northern California) at the Lawrence Livermore National Laboratory, in order to protest nuclear weapons proliferation. The nonviolent participants were given lots of small group training, preparing them for the nonviolent ways of dealing with violent situations like getting arrested and processed in jail. The training focused on not responding to any such situations with violence. The protesters learned that it was critical not to become angry, lose control, and respond violently. They also trained how to make decisions in small groups, and how to interact with other groups. 
 نمونه‌ای از آموزش خشونت پرهیز که مت در آن شرکت داشت در سال 1980 اتفاق افتاد. هزاران نفر (در شمال کالیفرنیا) در نزدیکی آزمایشگاه ملی لارنس لیورمور برای اعتراض به گسترش سلاح‌های هسته‌ای تجمع کردند. به شرکت‌کنندگان خشونت‌ پرهیز این کمپین بزرگ آموزش‌های زیادی در گروه های کوچک داده شد, تا آنها را برای روش‌های خشونت‌ پرهیز چگونگی روبرو شدن  با موقعیت‌های خشونت‌آمیز (مانند دستگیری, بازداشت, و زندان) آماده کنند. این آموزش ها بر این متمرکز بود که چگونه در پاسخ به موقعیت های خشونت آمیز به خشونت متقابل دست نزنیم. در این آموزش ها  بود که تظاهر کنندگان دریافتند عصبانی نشدن، از دست ندادن کنترل, و خشونت را با خشونت پاسخ ندادن چقدر حیاتی است. رهبران آن کمپین به همچنین نحوه تصمیم گیری در گروه های کوچک و چگونگی تعامل با گروه های دیگر را به تظاهر کنندگان آموزش دادند

6- A story about the actual protest: Matt said that a friendly police officer talked about not wanting his wife to go to the demonstration--and she had asked: WHY? The policeman said that if he was ordered to arrest her, he would refuse, thus losing his job. This is a lesson in how family ties can cross the lines at a nonviolent protest. Many people on the other side may sympathize with such a struggle.
داستانی از یک موقعیت واقعی: مت گفت که در این تظاهرات (مورد اشاره در بالا) یک افسر صمیمی پلیس گفت که نمی خواست همسر خودش به این تظاهرات برود--او پرسیده بود: چرا؟ این افسر پلیس به همسرش گفته بود که اگر مجبور به دستگیر کردنش شود, او از چنین کاری امتناع, و در نتیجه شغل خود را میتواند از دست بدهد. این یک درس آموزنده است که چگونه پیوندهای خانوادگی می توانند در اعتراضات خشونت پرهیز حتی سبب گذشتن از خطوط قرمزشده, و بسیاری از افراد طرف مقابل هم ممکن است به دلیل خشونت پرهیز بودن مبارزه همدردی کرده و جذب شوند 

- The session ended with a Black slavery era style song (called “Ain’t No Prison Gonna Hold Me In”) that the young Matt wrote when he thought he may be sent to prison for refusing to register for the military draft. The song says that prison can’t “hold you” as long as your mind is free to roam. Moji translated it into Persian this way: "As long as you believe in your own freedom, no prison, guards, or bars can hold you inside." 
جلسه با شعر و آهنگی پایان یافت به سبک مقاومت دوران برده داری سیاهان (به نام "هیچ زندانی همیشگی نیست") که مت جوان زمانی که احتمال داشت به دلیل امتناع از ثبت نام برای سربازی اجباری زندانی شود آنرا سرود. این آهنگ می گوید تا زمانی که قلب و ذهن شما آزاد باشد، زندان نمی تواند شما را نگه دارد. مجتبی آقامحمدی شعر این ترانه را بدینگونه به فارسی ترجمه کرد: تا زمانی که به آزادی خود ایمان داشته باشی، هیچ زندان، نگهبان, یا میله‌ قفسی نمی‌تواند تو را همیشه درون خود نگه دارد


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (6) -- Sunday, Feb. 19, 2023 

نشست (6) -- یکشنبه 30 بهمن 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/mWO7klea?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-597087

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

- Powerful inspirational music (based on a famous poem by Sa'di) was played. See the clip, here: 
ترانه ای پر قدرت و الهام بخش (بر اساس شعر معروف سعدی) پخش شد. کلیپ را در اینجا ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=rDZe18wcDG0 -- بنی آدم اعضای یک پیکرند -- Human beings are limbs to one body

- The proud anthem of Iranian Nonviolence: “Lay Down Your Rifle” was played to start the room officially. See this link:
سرود غرور انگیز خشونت پرهیزی ایرانی: "تفنگت را زمین بگذار" برای آغاز رسمی اتاق پخش شد. این لینک را ببینید 

Different participants made these main points:

نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

Talk by the Guest of the Room, Matt Nicodemus--Part 2:
سخنان مهمان اتاق، مت نیکودیموس

- Peace and nonviolence activist, Matt Nicodemus returned for a second week to speak about the GRADUATION PLEDGE OF SOCIAL AND ENVIRONMENTAL RESPONSIBILITY.  It grew from his research and course about military funded research at universities.

مت نیکودموس، فعال صلح و خشونت پرهیزی, برای دومین هفته به اتاق بازگشت تا در مورد "تعهد مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی فارغ التحصیلان" صحبت کند. این تعهد نتیجه تحقیقات و کلاس های تدریسی او بود, در مورد انجام پژوهش های دانشگاهی با بودجه نظامی


- Matt reiterated that much research at universities (in basic and even human sciences) was being funded by the American military establishment. His investigations revealed that while such research did not directly relate to weapons or war-making, it indirectly supported making weapons more deadly, thus increasing the lethality of war.  Matt’s research and the course he taught exposed TO THE PUBLIC such use of research into basic (and human) sciences, that supports war and weapons--but in a hidden way.

مت تکرار کرد که بسیاری از تحقیقات در دانشگاه ها (در علوم پایه و حتی علوم انسانی) توسط نهاد نظامی آمریکا تامین می شود. پژوهش های او فاش کرد که اگر چه چنین تحقیقاتی مستقیماً به سلاح یا جنگ‌سازی مربوط نمی‌شد، اما به طور غیرمستقیم از ساخت سلاح‌های مرگبارتر حمایت می‌کرد و در نتیجه وحشیگری جنگ را افزایش می‌داد. تحقیقات مت و درس دانشگاهی ای که او تدریس کرد، چنین سوء استفاده میلیتاریستی از تحقیقات در علوم پایه (و انسانی) را در معرض دید عموم قرار داد, و برملا کرد که به شکلی پنهان از جنگ و تسلیحات پشتیبانی می کند


- At California State University in Humboldt, Matt and others were able to convince the university leaders to allow the distribution of a voluntary pledge to graduating students. The pledge said that the graduating students would consider the social and environmental consequences of the careers they would pursue after school. One goal of this pledge was to reduce the number of students who might consider jobs that support war or cause harm to the environment. This Pledge of Social and Environmental Responsibility was signed by many graduates. News of the pledge program spread widely, and Now over 300 universities and schools in America have a Social and Environmental Responsibility pledge program. Universities in at least 10 other countries also have such pledges.

در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در شهر هامبولت، مت و دیگران توانستند رهبران دانشگاه را متقاعد کنند که اجازه توزیع یک تعهد اخلاقی داوطلبانه را به دانشجویان در حال فارغ التحصیلی بدهند. در این تعهد آمده است که چنین دانشجویانی پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی شغلی را که بعد از دانشگاه دنبال آن خواهند بود مد نظر خواهند داشت. یکی از اهداف گرفتن این تعهد اخلاقی کاهش تعداد دانشجویانی بود که ممکن است مشاغلی را قبول کنند که از جنگ حمایت می کند یا به محیط زیست آسیب می رساند. این "تعهد مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی" توسط بسیاری از فارغ التحصیلان امضا شد. خبر برنامه اخذ این تعهد به طور گسترده منتشر شد, و اکنون بیش از 300 دانشگاه و مدرسه در آمریکا برنامه ای برای گرفتن چنین تعهد اجتماعی و زیست محیطی دارند--و به همچنین دانشگاه های حداقل 10 کشور دیگر جهان


- Helia Aram, a dedicated supporter of nonviolence, peace, and democracy joined the room and discussed some of the problems faced by nonviolence activists. She said that it is difficult to advocate for nonviolence now in Iran because people are so angry… even friends and family. They are angry with the regime’s violence and repression and want to strike back. They think nonviolence is unrealistic. She asked: How do we get such angry people to stop and listen about nonviolence?

هلیا آرام، یکی از حامیان فداکار خشونت پرهیزی, صلح و دموکراسی به اتاق پیوست, و در مورد برخی از مشکلات فعالان خشونت پرهیزی صحبت کرد. او گفت که در حال حاضر حمایت از مقاومت خشونت پرهیز در ایران دشوار است, زیرا مردم بسیار عصبانی هستند, حتی دوستان و خانواده. آنها از خشونت و سرکوب بوسیله رژیم عمیقا خشمگین هستند و می خواهند ضربه متقابل بزنند. آنها فکر می کنند که خشونت پرهیزی بدور از واقعیات است. خانم هلیا آرام پرسید: چگونه می‌توانیم چنین افراد خشمگینی را متقاعد کنیم به درنگ کردن و گوش دادن به ندای خشونت پرهیزی؟


- Matt said in response that he is respectful of what Iranian individuals and groups believe they must do in the face of the Iranian regime’s repression and violence. People often think nonviolence is not practical. That is typically the case because people lack knowledge about the history of nonviolence, its wide variety of tactics, its philosophy and processes, as well as its many successes around the world. So, it is important to educate more people inside and outside Iran about these things as rapidly as possible.  An important example of such a struggle is the Iranian Nonviolence room in the Clubhouse.

مت در پاسخ گفت که به آنچه افراد و گروه های ایرانی معتقدند باید در برابر سرکوب و خشونت رژیم ایران انجام دهند احترام می گذارد. مردم غالبا فکر می کنند که خشونت پرهیزی عملی نیست. این اعتقاد معمولاً به این دلیل است که مردم در مورد تاریخچه مبارزه خشونت پرهیز از دانش کافی و از طیف گسترده تاکتیک‌های مبارزه خشونت پرهیز آگاه نیستند, و از فلسفه و فرآیندهای آن، و همچنین موفقیت‌های فراوان آن در سراسر جهان بی‌اطلاعند. بنابراین، آموزش هرچه سریعتر این موارد به افراد بیشتری در داخل و خارج از ایران اهمیت بسیار دارد. نمونه مهمی از این نوع مبارزه اتاق خشونت پرهیزی ایرانی در کلاب هاوس است


- And Matt continued: There are some basic facts we can share with people so they can look more deeply at what might be happening around them--and better understand it. Some of these BASIC TRUTHS (about nonviolence) are the following:

و مت ادامه داد: برخی از حقایق اساسی وجود دارد که می توانیم آنها را با مردم در میان بگذاریم, تا بتوانند به گونه ای عمیقتر به آنچه ممکن است در اطرافشان اتفاق بیافتد نگاه کنند, و آنرا بهتر درک کنند. برخی از این حقایق اساسی (درباره مبارزه خشونت پرهیز) به شرح زیر است


1- VIOLENCE ONLY LEADS TO MORE VIOLENCE --  If you use violence against the state/government/regime, it provides an excuse for them to use more violence--and they have much more capability than the people for extreme violence, i.e., more weapons, the military, prisons, and security agencies.  

خشونت فقط به خشونت بیشتر منجر می شود - اگر شما از خشونت بر علیه دولت/دولت/رژیم استفاده کنید، این کار شما بهانه ای را برای آنها فراهم می کند تا خشونت بیشتری به کار ببرند, و برای اعمال خشونت شدید توانایی بسیار بیشتری هم نسبت به مردم دارند، یعنی اسلحه، ارتش، زندان ها, و سازمان های امنیتی بیشتر و قویتر


2- VIOLENCE BY THE PEOPLE CAN BECOME PROPAGANDA TO SCARE FELLOW CITIZENS -- That can make it harder for the protest movement to gain public support.  People’s nonviolence in the face of the regime’s violence makes the regime look bad and increases support for the nonviolent struggle.

خشونت ورزی توسط مردم می تواند تبدیل به یک حربه تبلیغاتی برای ترساندن مردم عادی شود -- که این می تواند جلب حمایت عمومی برای جنبش اعتراضی را دشوارتر کند. خشونت پرهیزی مردم در برابر خشونت ورزی حکومت، رژیم را بد جلوه می دهد و حمایت از مبارزه خشونت پرهیز را افزایش می دهد


3- IF YOU WANT THE PEOPLE TO CONSIDER NONVIOLENCE, DO NOT CONFUSE THEM BY MIXING VIOLENCE WITH NONVIOLENCE -- Seeing the one-sided violence of the Southern States in America showed who was wrong and made it easier to pass civil rights laws, i.e., more support for the suppressed nonviolent people, inspiring young people to help the Civil Rights Movement.

اگر می خواهید مردم به خشونت پرهیزی متمایل شوند, آنها را با مخلوط کردن خشونت و خشونت پرهیزی در مبارزه گیج نکنید. دیدن خشونت یک طرفه ایالت های جنوبی در جنبش حقوق مدنی آمریکا نشان داد که چه طرفی جنایتکار است, و این برتری اخلاقی مبارزه خشونت پرهیز بود که تصویب قوانین حقوق مدنی را آسان تر کرد, که این یعنی حمایت مردمی بیشتر برای مبارزه خشونت پرهیز (ولو سرکوب شده) و الهام بخشیدن به جوانان خیلی بیشتری برای کمک به جنبش حقوق مدنی

4- IF PEOPLE SEE LOTS OF STATE/REGIME VIOLENCE, AND PROTEST MOVEMENT VIOLENCE, THEY COME TO BELIEVE تحت MUTUAL VIOLENCE IS THE ONLY WAY TO BE STRONG (An Eye-For-An-Eye) -- They must be taught about the history of successful nonviolence movements (India against the British, South Africa against Apartheid, U.S. Civil Rights Movement, etc.) The writing of Jean Sharp and Erica Chenoweth document successful mass nonviolence movements.

اگر مردم خشونت های زیاد و وحشیانه حکومتی/رژیمی و خشونت ورزی جنبش اعتراضی را ببینند، به این باور می رسند که خشونت متقابل (چشم در برابر چشم) تنها راه برای قوی ماندن است. باید تاریخچه موفقیت جنبش های خشونت پرهیز را به آنها آموزش داد, مثلا جنبش‌های خشونت پرهیز موفق, از قبیل هند علیه بریتانیا، آفریقای جنوبی علیه آپارتاید، جنبش حقوق مدنی ایالات متحده و غیره. نوشته‌های جین شارپ و اریکا چنووت موفقتر بودن جنبش‌های مردمی خشونت پرهیز را مستند کرده اند

- Part of our nonviolence behavior must be not answering angry words with angry or attacking words.  Violence is not just physical violence.  We can be assertive in expressing ourselves. But our words can take on a violent or aggressive tone if we are angry when we reply to others. When angry, we stop listening and often become unrespectful, which often can itself incite physical violence.

بخشی از رفتار خشونت پرهیز ما باید شامل پاسخ ندادن باشد به خشونت کلامی با واژگان عصبانی یا تهاجمی. خشونت فقط خشونت فیزیکی نیست. ما می توانیم در بیان خود قاطع باشیم. اما اگر هنگام پاسخ دادن به دیگران عصبانی باشیم، کلمات ما می توانند لحن خشونت آمیز یا تهاجمی به خود بگیرند. ما انسانها هنگام عصبانیت گوش دادن را متوقف می کنیم, و اغلب مرتکب بی احترامی می شویم, که این خود می تواند تحریک کننده خشونت فیزیکی باشد


- Different governments and societies have different responses to nonviolence. Some are cruel or lethal, others not.  We must consider the costs to people when we encourage actions. And we should remember that the price people pay can be much lower in mass action. 

دولت ها و جوامع مختلف واکنش های متفاوتی به خشونت پرهیزی داشته اند, که برخی ظالمانه یا کشنده بوده, و برخی دیگر نه. وقتی هر گونه کنش مبارزاتی را تشویق می کنیم, باید هزینه های مردم بویژه پس از انجام آن را هم در نظر بگیریم, و بخاطر بسپاریم که وقتی تعداد مبارزان انبوه است هزینه ای که مردم می پردازند می تواند بسیار کمتر باشد


- Nonviolence draws more people into the movement and reduces the cost to the people who are resisting oppression. 

خشونت پرهیزی افراد مبارز بیشتری را جذب جنبش می کند, و این پدیده هزینه های مردم مقاوم در برابر ظلم را کاهش می دهد


- Nonviolence is the only way to break the un-ending cycle of violence, that always leads to more violence.

خشونت پرهیزی تنها راه شکستن چرخه پایان ناپذیر خشونتی است که همواره منجر به خشونت بیشتر می شود


- There was a musical finale: "THERE IS NO WAY TO PEACE, PEACE THE WAY.”  Moji sang the Persian translation.

در اتاق امروز یک حسن ختام موسیقایی داشتیم: "جاده ای به سوی صلح نداریم / آشتی خود جاده است" -- که مجتبی آقامحمدی ترجمه آوازی فارسی اش از این ترانه کوتاه را خواند


- Matt will return to our room for a third (and last) week, on Feb. 26.

مت برای سومین (و آخرین) هفته، در 26 فوریه به اتاق ما بازخواهد گشت



PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (5) -- Sunday, Feb. 12, 2023 

نشست (5) -- یکشنبه 23 بهمن 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/myXYKB2l?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-587295

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

- Powerful inspirational music (based on a famous poem by Sa'di) was played. See the clip, here: 
ترانه ای پر قدرت و الهام بخش (بر اساس شعر معروف سعدی) پخش شد. کلیپ را در اینجا ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=rDZe18wcDG0 -- بنی آدم اعضای یک پیکرند -- Human beings are limbs to one body

- The Iranian Nonviolence proud anthem: “Lay Down Your Rifle” was played. See this link:
سرود غرور انگیز خشونت پرهیزی ایرانی: "تفنگت را زمین بگذار" پخش شد. این لینک را ببینید 

Different participants made these main points:
نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

Talk by the Guest of the Room, Matt Nicodemus--Part 1:
سخنان مهمان اتاق، مت نیکودیموس

SECTION ONE
بخش اول

1. Matt is 62 years old, and lives in Colorado, originally from Illinois. He spoke of the influences that led him to become a nonviolence, peace, and environmental activist.
مت 62 ساله است و در کلرادو زندگی می کند, ولی اصالتاً اهل ایالت ایلینویزاست. او از تأثیراتی صحبت کرد که باعث شد او به یک فعال خشونت پرهیزی, صلح طلبی, و حفاظت از محیط زیست تبدیل شود

2. His parents were committed journalists, and his mother worked on many political campaigns, exposing the young Matt to a wide variety of political perspectives.
والدین او دو روزنامه نگار متعهد بودند, و مادرش در کمپین های سیاسی زیادی شرکت داشت و این, مت جوان را در معرض طیف گسترده ای از دیدگاه های سیاسی قرار داد

3. His well-known newspaper reporter father investigated government and corporate wrongdoing (including covering the civil rights movement in Southern U.S.) exposing him and his family to even death threats. In one incident, a bullet shattered his car's window.  
پدر مت, که یک خبرنگار معروف بود, در مورد قانون شکنی های دولت و شرکت های غول پیکرتحقیق می کرد, از جمله پوشش خبری جنبش حقوق مدنی در جنوب امریکا, و این او و خانواده اش را حتی در معرض تهدید شدن به مرگ قرار داد. در یکی از این موارد, یک گلوله شیشه ماشین او را سوراخ کرد 

4. Politically an INDEPENDENT, Matt came to understand this fact: TO MAKE THE DEEP AND IMPORTANT CHANGES IN SOCIETY THAT ARE NEEDED, WE MUST SOMETIMES RISK OUR LIVES.
مت که کماکان از لحاظ سیاسی مستقل است, این حقیقت را درک کرد: برای ایجاد تغییرات عمیق و مهم مورد نیاز در جامعه، گاهی اوقات باید زندگی خود را هم به خطر بیندازیم

5. The influences on Matt were DIVERSE. A strong one was the TV coverage of the Vietnam  War. He saw the daily body counts of the killed American soldiers, that were far fewer than the Vietnamese victims. 
تأثیرات روی مت متنوع, و یکی از مهمترین آنها پوشش تلویزیونی جنگ ویتنام بود. او شاهد شمارش روزانه جسدهای سربازان کشته شده آمریکایی بود, و دید که تعداد شان بسیار کمتر از قربانیان ویتنامی بود

6. Over time, the news reported more and more American war crimes against the Vietnamese PEOPLE, causing many nonviolent protests against the war in America.
با گذشت زمان، اخبار جنایات فزاینده جنگی آمریکا علیه مردم ویتنام بیشتر و بیشتر در میان مردم این کشور پراکنده می شد, که این باعث شد تظاهرات خشونت پرهیز ضد جنگ بسیاری بر پا شود 

7. Another strong influence on the young Matt was seeing the growth, development, and successes of the nonviolent multiracial American CIVIL RIGHTS MOVEMENT, SHOWING CLEARLY THAT PEACE IS POSSIBLE, AND WHO WAS AT FAULT. 
یکی دیگر از تأثیرات قوی بر مت جوان، این بود که او شاهد رشد، توسعه، و موفقیت های مکرر جنبش خشونت پرهیز (چند نژادی) حقوق مدنی آمریکای بود که به وضوح نشان میداد که صلح ممکن است، و مقصر کیست

8. Another influence was that the school Matt attended was one of the first in the U.S. to integrate its students racially. So, he had black and Hispanic classmates and teachers, and even black school administrators. 
تأثیر دیگر این بود که مدرسه ای که مت در آن تحصیل می کرد یکی از اولین مدارس در امریکا بود که دانش آموزان خود را از نظر نژادی ادغام کرد. بنابراین، او همکلاسی ها و معلمان سیاه پوست و اسپانیایی تبار و حتی مدیر مدرسه سیاهپوست داشت

9. Matt was also greatly influenced by the Environmental Movement in the 1960s, 70s, and into the 80s. He learned a lot about the significant NEGATIVE IMPACT OF HUMAN ACTIVITY on the environment. He also learned people were NOT AWARE ENOUGH of nature and its problems, and that the silent EARTH COULD NOT PROTEST the harms she suffers. 
مت همچنین در دهه های 1960، 70 و بویژه در دهه 80 شدیدا تحت تأثیر جنبش حفاظت از محیط زیست قرار گرفت. او چیزهای زیادی در مورد تأثیرات بسیار منفی فعالیت های انسانی بر محیط زیست آموخت, و به همچنین یاد گرفت که مردم به اندازه کافی از طبیعت و مشکلات آن آگاه نیستند, و زمین خاموش و بی دفاع نمی تواند به آسیب هایی که متحمل می شود اعتراض کند

10. And MATT recognized that very powerful forces of business and of huge corporations abused and exploited PEOPLE AND THE ENVIRONMENT FOR THEIR OWN SELFISH PURPOSES.
و مت تشخیص داد که نیروهای بسیار قدرتمند تجارتی و شرکت های بسیار بزرگ مردم و محیط زیست را استثمار, و در جهت رسیدن به اهداف خودخواهانه خود از آن سوء استفاده می کنند

- Singing break: 
Lyrics by a famed peace activist, A.J. Musty, “There is no way to peace. Peace is the way” >>> Music and singing by Matt.  
وقت آهنگین استراحت
این متن ترانه ای از یک فعال معروف صلح به نام "ای جی ماستی" است: "جاده ای به سوی صلح 

نداریم / آشتی خود جاده است" >>> موسیقی و آواز توسط مت


- THIS UNIVERSAL TRUTH WAS EMPHASIZED: RISKING OUR LIVES IS AN EVER-PRESENT PART OF NONVIOLENT RESISTANCE, but this willingness to risk our lives gives great power to nonviolence, and to peace movements.
بر این حقیقت جهانی تأکید شد: به خطر انداختن زندگی بخشی از مقاومت خشونت پرهیز است، و همین تمایل به ریسک کردن حتی جانمان, قدرت زیادی به خشونت پرهیزی و جنبش های صلح این چنینی می بخشد

SECTION TWO
بخش دوم

Examples of the nonviolent peace campaigns in which Matt has participated: 
نمونه هایی از کمپین های صلح و مبارزه خشونت پرهیزی که مت در آن شرکت کرده است

1. Matt's first campaign, as a young university student, was to prevent the re-introduction of the DRAFT (involuntary military conscription) in America, while Jimmy Carter was president and the Draft had ended with the end of the Vietnam War, but the Cold War was ongoing and some in the government and military wanted to reinstitute the DRAFT.
اولین مبارزه خشونت پرهیز مت, به عنوان یک دانشجوی جوان (زمانی که جیمی کارتر رئیس جمهور بود) جلوگیری از شروع مجدد "درفت" (یعنی سربازگیری اجباری برای جنگ) در آمریکا بود، در حالی که این قانون با پایان جنگ ویتنام دیگر اجرا نمی شد, اما جنگ سرد ادامه داشت و برخی در دولت و ارتش می خواستند "درفت" دوباره برقرار شود 

2. A major anti-DRAFT protest Matt attended had speakers like Professor Paul Sever (a pacifist Quaker activist--who had been imprisoned for refusing to fight for America in the Korean War) and David Harris, a well known figure in the anti-war movement, because he had refused to fight in Vietnam, so he had also been put in Federal prison. Matt was greatly inspired and joined the ANTI-DRAFT MOVEMENT, even though it could get him in trouble with the American government. WHY? Because his ANGER had been converted into a constructive, although risky, NONVIOLENT PROTEST ACTION. Matt felt powerful and part of something bigger than himself, and later became a leading figure of the ANTI-DRAFT movement, and he helped organize others nationally--and spoke out on national news. Although Matt did not suffer prison, one of his close colleagues was tried, convicted, and imprisoned. And a law was passed that kept federal benefits from DRAFT resistors. 
در یک تظاهرات بزرگ ضد "درفت" (یعنی سربازگیری اجباری برای جنگ) که مت در آن حضور داشت, سخنرانان متعددی جمعیت را به شور آوردند, مانند پروفسور پل سیور (یک فعال صلح طلب "کویکر" که به دلیل امتناع از جنگیدن برای آمریکا در جنگ کره زندانی شده بود) و دیوید هریس، یکی از چهره های شناخته شده در مبارزات ضد جنگ در آمریکا, که چون از جنگیدن در ویتنام امتناع کرده بود محکوم به زندان شده, و در زندان فدرال گرفتار شده بود. مت از این تظاهرات الهام بسیار گرفت و به جنبش ضد "درفت" پیوست، با قبول این ریسک که ممکن است دولت فدرال آمریکا برای او هم مشکل آفرینی کند. چرا؟ زیرا خشم او تبدیل شده بود به یک اقدام اعتراضی سازنده (هرچند خطرناک)، و مت احساس میکرد که بی قدرت نیست و به جریانی بزرگتر از خودش پیوسته است, و در نهایت به یکی از چهره های برجسته جنبش تبدیل شد و به سازماندهی دیگران در سطح ملی کمک, و در اخبار ملی هم صحبت کرد. اگرچه مت به زندان نیافتاد, یکی از همکاران نزدیک او محاکمه، در دادگاه محکوم, و زندانی شد--و به همچنین قانونی تصویب شد که از دادن مزایای فدرال به مقاومت کنندگان جلوگیری کرد

3. It was mentioned that HUMANS ARE THE MOST DANGEROUS ANIMALS IN THE FOREST, so Matt commented that he became increasingly aware of the problem of people EXPLOITING and DOMINATING EACH OTHER AND NATURE, working with several organizations trying to reduce such selfish exploitations: DOMINATION IS VIOLATION! For example, Matt studied violent male domination of women to prepare to work in a battered women’s shelter.
ذکر شد که "انسان ها خطرناک ترین حیوانات در جنگل" هستند، بنابراین مت اظهار داشت که در طول زندگیش به طور فزاینده ای از مشکل استثمار و تسلط مردم بر یکدیگر و بر طبیعت آگاه شده, و در نتیجه با چندین سازمان مدنی همکاری و تلاش می کند تا این گونه استثمارهای خودخواهانه را کاهش دهد, چون سلطه گری خشونت است. به عنوان مثال، مت سلطه خشونت آمیز مردان بر زنان را مطالعه کرد تا برای کار در پناهگاه زنان کتک خورده آماده شود

4. Matt obtained his B.A. degree in philosophy (at Stanford University) with a minor in math, because he was interested in technology and its role in domination-related policy and war-making. So, he began to study the connection between university research and militarism, leading him to create and teach a course on the connection between basic university research and its funding by the military, providing indirect support for developing new technologies and weapons of war. 
مت مدرک لیسانس فلسفه در دانشگاه استنفورد را گرفت, همراه با گذراندن چندین درس ریاضی، زیرا به فناوری و نقش آن در سیاست های مرتبط با سلطه و جنگ سازی علاقه مند شده بود. بنابراین، او شروع کرد به مطالعه ارتباط بین تحقیقات دانشگاهی و نظامی گری, و این مطالعات او را سوق داد به ایجاد و تدریس یک درس دانشگاهی در مورد ارتباط بین تحقیقات در علوم پایه دانشگاهی و تأمین مالی چنین پژوهش هایی توسط ارتش امریکا, که این یعنی حمایت غیرمستقیم از توسعه فناوری ها نو, و ایجاد سلاح های جنگی جدید 

5. Matt said that he was honored to have been invited to talk with the people attending the Iranian Nonviolence room. He talked about developing a close relationship with Iranian graduate students at Stanford, who came to eat in the undergraduate dormitory's cafeteria. He still wonders what happened to these Iranian doctoral students after returning to Iran following the 1979 Revolution. Thus, Matt came to believe that HUMAN TO HUMAN CONTACTS HELP PEOPLE TO AVOID DISTORTED STEREOTYPES OF ONE ANOTHER.
مت گفت که برای دعوت شدن برای گفتگو با افرادی که در اتاق خشونت پرهیزی ایرانی شرکت می کنند، مفتخر است. او از ارتباط های نزدیکش با دانشجویان ایرانی دوره دکترا (که برای صرف غذا به کافه تریای خوابگاه دانشجویان دوره لیسانس می آمدند) صحبت کرد. او هنوز به این فکر میکند که پس از انقلاب ۱۳۵۷ چه بر سر این دانشجویان (پس از بازگشت به ایران) آمد؟ بنابراین، مت به این باور رسید که تماس انسان با انسان به مردم کمک می کند تا از قضاوت های کلیشه ای نادرست در باره یکدیگر اجتناب کنند

6. An Iranian-American member of the audience said: "We the people” included everyone, in a universal effort to use nonviolence to expand peace in Iran and around the world. Matt said that he would be happy to perform for the room his “This Is Our World” song, after Moji's reading of his Persian translation of the song's lyrics. 
یکی از اعضای ایرانی-آمریکایی حاضر در جلسه گفت: عبارت "ما مردم" همه بشریت را به تلاشی جهانی برای استفاده از خشونت پرهیزی جهت گسترش صلح در ایران و سراسر جهان دعوت میکند. مت گفت که با خرسندی ترانه "این دنیا مال همه ماست" خود را برای اتاق اجرا خواهد کرد, بعد از اینکه مجتبی آقامحمدی ترجمه فارسی اش از اشعار این آهنگ را دکلمه کند 

7. Then, Matt sang the song live, with an enthusiastic sing-along of its chorus by the room participants that were present. The ESSENCE OF the lyrics is that NONVIOLENCE WILL ATTACK NO ONE, and taking care of the world nonviolently means excluding no one. He invited everyone to share the recording of the song freely, especially inside Iran.
سپس، مت این آهنگ را به صورت زنده خواند، همراه با همخوانی پرشور قسمت کر آن توسط شرکت کنندگان حاضر اتاق. ماهیت شعر ترانه این است که خشونت پرهیزی به هیچ‌کس حمله نمی‌کند, و مراقبت خشونت پرهیز از جهان به معنای طرد کردن هیچ‌کس نیست. او از همه دعوت کرد تا لینک ترانه را آزادانه به خصوص در داخل ایران به اشتراک بگذارند

The link to this song (with Persian subtitles) will appear here soon
لینک این ترانه (با زیرنویس فارسی) بزودی در اینجا عرضه خواهد شد  

8. Matt agreed to come to the next meeting of Iranian Nonviolence room on February 19, 2023, to continue the talk about his other nonviolent peace campaigns, including the GRADUATION PLEDGE OF SOCIAL AND ENVIRONMENTAL RESPONSIBILITY that resulted from his course about military-funded research in academic settings. 
مت موافقت کرد که به جلسه بعدی اتاق خشونت پرهیزی ایرانی ( در 19 فوریه 2023 ) بیاید تا در مورد دیگر کمپین های خشونت پرهیز صلح خود، از جمله "تعهد مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه"  که یکی از نتایج دوره آموزشی مت در مورد انجام تحقیقات آکادمیک با بودجه نظامی بود، صحبت کند

QUESTIONS OR COMMENTS
سوالات یا نظرات

Q: Different factions within and outside Iran have STRONG DIFFERENCES OF OPINION on how the current freedom movement should proceed. Should such “internal dirty laundry” be washed in public? 
س: جناح‌های مختلف در داخل و خارج از ایران در مورد چگونگی پیشروی جنبش آزادی فعلی اختلاف نظرهای شدیدی دارند. آیا چنین اختلافات شدید داخلی باید در ملاء عام آشکار شوند؟

A: DIVERSITY IS PART OF WHAT MAKES US HUMAN. Iranians are like anyone else in the world. There are differences of opinion, even strong ones. A major component of nonviolence meetings and exchange of view is to familiarize Americans and Iranians with each other, leading to a better understanding of how distorted stereotypes cause mutual demonization. 
ج- تکثر بخشی از آنچه ما را انسان می کند است. ایرانی ها مثل هر مردم دیگری در جهان هستند. اختلاف نظر وجود دارد، حتی اختلاف شدید عقاید. یکی از مؤلفه‌های اصلی در نشست‌های مبارزه خشونت‌پرهیز و تبادل نظر, آشنایی آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها با یکدیگر است که منجر به درک بهتر این موضوع می‌ گردد که چگونه قضاوت های کلیشه‌ای نادرست باعث هیولاپنداری متقابل می‌شود

Matt shared this reflection: Nonviolent movements take longer to bear fruit, partly because nonviolent actors do meet and talk a lot, sharing our opinions and increasing our understanding of one another. Violent means are quicker but do not resolve problems; only suppress them. NONVIOLENCE IS TIME CONSUMING, BUT IT IS THE RIGHT THING TO DO.
مت این تأمل را به اشتراک گذاشت: تا حدی, به این دلیل که ما بازیگران خشونت‌پرهیز با هم بسیار ملاقات و گفتگو می‌کنیم، و نظرات مان را به اشتراک می گذاریم تا درک مان از یکدیگر افزایش پیدا کند, مبارزه ما بیشتر طول می‌کشد تا به ثمر بنشیند. راهکار های خشونت آمیز سریعتر هستند, اما مشکلات را حل نمی کنند, بلکه فقط سرکوبشان می کنند. بله, خشونت پرهیزی وقت گیر, اما راهی صحیح است

Q: The capacity to feel anger and do violence is within all of us. Does nonviolence mean we should suppress this capacity and never use it?
س: ظرفیت احساس خشم و واکنش خشونت آمیز در درون همه ما وجود دارد. آیا خشونت پرهیزی به این معناست که باید این ظرفیت را سرکوب, و هرگز از آن استفاده نکنیم؟

A--by Matt: Although he had vowed to never corporally punish his (then) very young son, BUT he needed to do something similar to that, in order to stop Brian from touching an electrical outlet, i.e., he had to hit his son's bed very hard, so that the child would stop his dangerous playing with the electric outlet. Thus, the symbolic threat of violence (even without hurting--in this case a child) is A DIFFICULT CHALLENGE, BUT TRYING OUR BEST TO LIVE NONVIOLENTLY IS BEST. We must repeatedly train ourselves to face and even experience violence, so we can learn how not to respond by reactive violence. Hence, we must train ourselves to support one another in the face of violence. We have the right to defend ourselves, appropriately, however. Seeing violence first hand can be horrifying and cause rage, BUT we must overcome these  feelings, and reach out to support the victims of violence without becoming violent ourselves. In the face of violence, the oppressor and the oppressed need to be asking different questions, in order to arrive at different answers, and we need to work hard to find those other questions, so we can avoid reactional violence.
ج- توسط مت: اگرچه او عهد کرده بود که هرگز پسر کوچکش (در آن زمان) را تنبیه بدنی نکند، اما باید کاری مشابه آن انجام می داد تا از دست زدن برایان به پریز برق جلوگیری کند، یعنی به تخت پسرش ضربه بزند, و خیلی سخت, تا کودک بسیار خردسالش بازی خطرناک خود با پریز برق را متوقف کند. بنابراین، تهدید نمادین خشونت (حتی بدون آسیب-- و در این مورد یک کودک) چالشی دشوار است، اما تلاش ما برای زندگی خشونت پرهیز بهترین راه است. ما باید بارها و بارها خودمان را برای مواجهه با خشونت و حتی تجربه آن آموزش دهیم, تا اینکه یاد بگیریم چگونه خشونت واکنشی نشان ندهیم. از این رو، ما باید خود را برای حمایت از یکدیگر در مواجهه با خشونت آموزش دهیم. با این حال، ما حق داریم که از خود دفاع کنیم--اما دفاع درست. دیدن مستقیم خشونت می تواند خیلی ترسناک و زاینده خشم باشد، اما ما باید بر این احساسات غلبه کنیم و بدون اینکه خودمان خشونت بورزیم، از قربانیان خشونت حمایت کنیم. در مواجهه با خشونت، ظالم و ستمدیده برای رسیدن به پاسخ‌های متفاوت باید سؤالات متفاوتی بپرسند, و برای کشف آن سؤالات متفاوت باید سخت تلاش کنیم, تا اینکه بتوانیم از خشونت واکنشی اجتناب کنیم

- We ALL feel anger sometimes. There is no shame in that. The goal is not to act out the anger violently. Rather, try to TRANSFORM THE EMOTIONAL ENERGY OF RAGE INTO A NONVIOLENT RESPONSE. Step back, take a deep breath, and pause if you must. But do not be violent or attack in the face of others’ violence. DO NOT DENY AND SUPPRESS THE ANGER BUT, INSTEAD, TRY TO TRANSPORM IT INTO
CONSTRUCTIVE NONVIOLENCE.
همه ما گاهی اوقات احساس خشم می کنیم, و این خجالتی ندارد. باید هدف آن باشد که آتش خشم را با خشونت خاموش نکنیم. در عوض، سعی کنیم تا که انرژی عاطفی خشم را به یک واکنش خشونت پرهیز تبدیل کنیم. اگر لازم بود چند قدم به عقب برگردیم، نفس های عمیق بکشیم و در صورت لزوم مکث کنیم, اما در مواجهه با خشونت دیگران خشونت و حمله نکنیم. خشم را انکار و سرکوب نکنیم، بلکه در عوض سعی کنیم آن را به خشونت پرهیزی سازنده تبدیل کنیم  

- NONVIOLENCE IS THE ONLY APPROACH THAT CAN BREAK THE UNENDING AND VICIOUS CYCLE OF VIOLENCE. 
خشونت پرهیزی تنها رویکردی است که می تواند چرخه بی پایان و شرور خشونت را از چرخش بایستاند

- The hope for the ultimate success of nonviolence in Iran (and around the world) was expressed.
امید به موفقیت نهایی خشونت پرهیزی در ایران (و سراسر جهان) ابراز شد

Finally, saying that the conversation will continue next week, Matt emphasized that living nonviolently IS MAKING HISTORY, GOOD HISTORY!
در نهایت، با بیان اینکه گفتگوی ما هفته آینده ادامه خواهد داشت، مت تاکید کرد که زندگی خشونت پرهیز تاریخ سازی است, تاریخ سازی خوب


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (4) -- Sunday, Feb. 5, 2023 

نشست (4) -- یکشنبه 16 بهمن 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/PGoZab4d?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-577138

KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

Different participants made these main points:
نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

- James' Introductory Remarks -- Please see the summary (below) of the 3rd session. 
سخنان مقدماتی جیمز - لطفاً خلاصه جلسه سوم (در زیر) را ببینید

- The Iranian nonviolence anthem, “Lay Down Your Rifle” was played--please see the main page.
سرود خشونت پرهیزی ایران، یعنی "تفنگت را زمین بگذار" پخش شد--لطفا صفحه اصلی را ببینید

- Dr. Michael Nagler, the session's special guest, was introduced. He is a retired professor of Comparative Literature at U.C. Berkley, Co-founded the Peace Studies Program. His books include Search for a Nonviolent Future, The Nonviolence Handbook, and Third Harmony.
دکتر مایکل نگلر, مهمان ویژه این نشست, معرفی شد. او استاد بازنشسته ادبیات تطبیقی ​​دانشگاه برکلی، و یکی از بنیانگذاران برنامه مطالعات صلح دانشگاه کالیفرنیا در برکلی است. از کتاب های او می توان به "در جستجوی آینده ای خشونت پرهیز" ، و کتاب های "راهنمای خشونت پرهیزی" و "هارمونی سوم" اشاره کرد

- Being nonviolent is a skill that must be learned and practiced.
خشونت پرهیز بودن مهارتی است که باید آموخت و تمرین کرد

- Democratic means of resistance must be used if democracy is to be achieved in Iran. The 1979 Revolution sought democracy BUT violent methods were used, the democracy it was seeking failed.
برای تحقق دموکراسی در ایران باید از ابزارهای مقاومت دموکراتیک استفاده کرد. انقلاب 1979 به دنبال دموکراسی بود، اما چون در آن از روش‌های خشونت‌آمیز استفاده شد, هدف رسیدن به دموکراسی آن شکست خورد

Q: When we are faced with a militaristic opponent who will not listen to cries for peace, how does nonviolence work? 
س: وقتی با یک مخالف نظامی روبه‌رو هستیم که به فریادهای صلح طلبی ما توجه نمی‌ کند، آیا خشونت پرهیزی در چنین موقعیت جنگی ای موثر است؟

A: In such a situation, a nonviolent person (or community) of course has the right to defend against aggression. But defense is very different from attack. Conditional nonviolent defense is doing what you can to avoid or minimize harm to self or community. Even a weapon, like a gun, can be used, but nonviolently, i.e. firing it without an effort to maim or kill. Unlike soldiers who are trained to wound or kill those who attack, nonviolent persons' goal in self-defense is to stop the violence.

ج: در چنین شرایطی، یک فرد (یا جامعه) خشونت پرهیز البته حق دفاع در برابر تهاجم را دارد. اما دفاع با حمله بسیار متفاوت است. دفاع مشروط خشونت‌ پرهیز انجام دادن هر کار ممکنی است که برای جلوگیری یا به حداقل رساندن آسیب به خود یا جامعه مجبور به انجام آن هستید. می توان حتی از یک سلاح، مانند تفنگ، استفاده کرد، اما بدون خشونت، یعنی شلیک آن بدون تلاش برای معلول کردن یا کشتن طرف مهاجم. بر خلاف سربازانی که برای زخمی کردن یا کشتن دشمنان در جنگ آموزش دیده اند، هدف دفاع از خود افراد خشونت پرهیز توقف خشونت است

Presentation by the special guest of the gathering: Dr. Michael Nagler, Founder of the "Metta" Center for Nonviolence
سخنان دکتر مایکل ناگلر (موسس مرکز خشونت پرهیزی "متا") مهمان ویژه گردهمایی

a. Nonviolence is a basic endowment of all human beings, and the capacity for it is present in anyone.
الف- خشونت پرهیزی یک ویژگی ذاتی همه انسانهاست و ظرفیت آن در هر فردی وجود دارد

b. Rumi Poem: “In the sight of love, fear is not even as big as a single hair / In the law of love, everything is offered as a sacrifice.” And Gandhi said that love drives out fear. This is not romantic love. Rather a sense of CONNECTEDNESS with our fellow human beings. We are connected as spiritual, as well as material beings. A nonviolent actor accepts this, sometimes unconsciously. 
ب- شعر مولانا: «در پیشگاه عشق [وزن] ترس به اندازه یک تار مو هم نیست / در قانون عشق همه چیز فدا [فنا] می شود.» و گاندی گفت که عشق ترس را از بین می برد. این عشق رمانتیک نیست, احساس متعالی همسرنوشتی با همنوعانمان است. ما به عنوان موجودات معنوی و همچنین مادی به هم متصل هستیم. یک کنشگر خشونت پرهیز این را می پذیرد، گاهی اوقات بصورت ناخودآگاه

c. The article: Nonviolence and the Case of the Extremely Ruthless Opponent
پ- مقاله: نسبت خشونت پرهیزی با مخالفان بسیار بیرحم

Nonviolence is not a soft force that works only against a weak opponent. IF you are willing to accept the suffering, THEN nonviolence works best against a brutal, violent opponent. The BRUTALITY shows the opponent is desperate AND his position is MORALLY WRONG. So, if we can maintain our nonviolence, even while suffering violence, THEN we will prevail. Dr. Martin Luther King said: “Unearned suffering is redemptive.”
خشونت پرهیزی نیروی نرمی نیست که فقط  در برابر یک حریف ضعیف موثرانه عمل می کند. اگر از بردن رنج استقبال می کنید, وقتی در برابر یک حریف بسیار خشن قرار دارید, در این شرایط خشونت پرهیزی بهترین کاربرد را دارد. وحشیگری نشان می دهد که حریف خشونتگر ناامید است و موقعیتش از نظر اخلاقی رذیلانه است. بنابراین، اگر بتوانیم خشونت پرهیزی خود را حفظ کنیم، حتی در حالی که از خشونت بیرحمانه رنج می بریم، آنگاه است که پیروز خواهیم شد. دکتر مارتین لوتر کینگ می‌گوید: رنج‌هایی که انسان, بی انصافانه مجبور به تحمل آن است مایه رستگاری میشود 

d. With the moral high ground, the next step is to LEARN how to apply nonviolence. Nonviolence has been applied successfully all over the world. Dr. Nagler said that he will give Moji a long list of such countries, including Lebanon in 2005. Many books describe nonviolent tactics and when to use them. He said we don't have to reinvent the nonviolence wheel.
ت- وقتی با خشونت پرهیزی در موقعیت برتر اخلاقی قرار داریم, گام بعدی مان این است که یاد بگیریم چگونه از خشونت پرهیزی به درستی استفاده کنیم. خشونت پرهیزی با موفقیت در سراسر جهان به کار گرفته شده است. دکتر نگلر گفت که او فهرست بلندی را از کشورهایی که در آنها خشونت پرهیزی موفق بوده (از جمله لبنان در سال ۲۰۱۵) به مجتبی آقامحمدی ارائه خواهد کرد. سخنران جلسه ادامه داد که بسیاری از کتاب ها تاکتیک های متنوع خشونت پرهیزی و زمان درست استفاده از آنها را شرح داده, و گفت که ما مجبور نیستیم چرخ مبارزه خشونت پرهیز را دوباره اختراع کنیم

e. Only two things are needed for nonviolence to be successful: COURAGE and the KNOWLEDGE of how to struggle nonviolently. The Iranian people are already showing great courage, and Dr. Nagler will provide resources to gain more information. For example, a Quaker College in Pennsylvania has a list of 1000 nonviolent campaigns, most of which were successful.
ث- فقط دو چیز برای موفقیت مبارزه خشونت پرهیز لازم است: شجاعت و آگاهی درست از نحوه این گونه مبارزه. مردم ایران در حال حاضر دارند شجاعت زیادی از خود نشان می دهند, و دکتر نگلر قول داد منابعی را برای کسب آگاهی بیشتر در باره مبارزه خشونت پرهیز در دسترس اتاق قرار دهد. به عنوان مثال، یک کالج [مرتبط با کلیسای خشونت پرهیز] "کوویکر" در ایالت پنسیلوانیا فهرستی از 1000 کمپین خشونت پرهیز دارد که اکثر آنها موفق بوده اند

Questions for Dr. Nagler
پرسش هایی که از دکتر نگلر پرسیده شد 

Q. 1-  It seems that nonviolence works only where brutal tactics are not used against nonviolent protests. Please cite recent historical instances of successful nonviolent movements.
س 1- به نظر می رسد که خشونت پرهیزی تنها در شرایطی کار می کند که در آن از تاکتیک های وحشیانه علیه اعتراضات خشونت پرهیز استفاده نمی نشود. لطفاً نمونه هایی از جنبش های خشونت پرهیز موفق در دهه های اخیر ذکر کنید

A. 1-  At the same time that violent regimes have learned to be smarter, and more brutal, nonviolent movements are also learning better tactics, and have more resources. For example: (1) mettacenter.org offers many resources, (2) A recent book, Nonviolence International, offers newly developed tactics and resources for nonviolent movements, and (3) Dr. Nagler’s work is in teaching the basic dynamics of nonviolence.
ج 1- همزمان که رژیم های خشونت محور یاد گرفته اند باهوش تر باشند و در نتیجه خشن تر, جنبش های خشونت پرهیز نیز تاکتیک های بهتری را یاد گرفته اند, و به منابع بیشتری دسترسی پیدا کرده اند. به عنوان مثال: (1) مرکز خشونت پرهیزی متا  منابع زیادی ارائه می دهد، (2) کتاب اخیر, یعنی "خشونت پرهیزی بین الملل" تاکتیک ها و منابع تازه بدست آمده ای را برای کمک به جنبش های خشونت پرهیز در دسترس گذاشته, و (3) کنشگری اصلی دکتر نگلر آموزش دینامیک های اساسی مبارزه  خشونت پرهیز است

One thing is clear: Nonviolent movements and actors NEED TRAINING! Running out in the street and waving a sign is NOT enough. And, according to the article (that the questioner mentioned) the success rate of violent movements has gone down from 43% to 8%. In other words, trying to defeat violence by violence does not work, especially in the long run. 
یک چیز واضح است: جنبش ها و بازیگران صحنه مبارزه خشونت پرهیز نیاز مداومی به آموزش دارند! آمدن به خیابان و بالا بردن پلاکارد کافی نیست. و با توجه به مقاله (مورد اشاره فرد سوال کننده) میزان موفقیت سرکوب های خشونت آمیز از 43% به 8% کاهش یافته است. به عبارت دیگر، تلاش برای شکست خشونت با خشونت، به ویژه در دراز مدت، کارساز نیست

So, nonviolence is still the better approach, and nonviolent actors must be prepared with lots of training if the movement is to succeed; and if violence breaks out during a nonviolent protest in Iran, it would be better to stop the specific protest and do intensive training on nonviolence tactics before restarting the action. There is NO WAY TO AVOID THE SUFFERING of the nonviolent actors, but if we remain nonviolent, the suffering will be LESS, and we will be more EFFECTIVE.
بنابراین، پرهیز از خشونت کماکان رویکرد بهتری است، و برای موفقیت جنبش، کنشگران خشونت‌ پرهیز باید با آموزش‌های فراوان خود را آماده کنند. و اگر خشونت در جریان یک اعتراض خشونت پرهیز در ایران رخ داد، بهتر است که ان اعتراض خاص متوقف شود و قبل از شروع مجدد، به آموزش های عمیق در حیطه تاکتیک های خشونت پرهیز پرداخته شود. هیچ راهی برای اجتناب از رنج بازیگران صحنه مبارزه خشونت‌پرهیز وجود ندارد، اما اگر در خشونت‌ پرهیزی پایدار بمانیم، رنج مان کمتر می‌شود مؤثرتر خواهیم بود

Q. 2-  The situation in Iran is very complicated now. Some violence has happened, and it is supported by some protesters. The economy and environment are suffering. Water is scarce. People are angry. Can violence mixed with nonviolence speed up the possible success of the movement?
س 2- اوضاع در ایران در حال حاضر بسیار پیچیده است. برخی خشونت ها اتفاق افتاده است و برخی از معترضان از آن حمایت می کنند. اقتصاد و محیط زیست در رنج است. آب کمیاب است. مردم عصبانی هستند. آیا خشونت آمیخته با عدم خشونت می تواند به موفقیت احتمالی جنبش سرعت بخشد؟

A. 2-  NO. The presence of violence destroys the possibility of success. Violence completely changes the character of the nonviolent resistance. If you cannot control the violent elements, STOP your participation in the specific protest or action. 
ج 2- خیر. وجود خشونت امکان موفقیت را از بین می برد. خشونت کاراکتر مقاومت خشونت پرهیز را کاملاً تغییر می دهد. اگر نمی توانید عناصر خشونت ورز را کنترل کنید، شرکت خود را در اعتراض یا اقدام خاص (خشونت پرهیز) متوقف کنید

As for the ongoing multiple crises in Iran, for example lack of water, etc., that is an OPPORTUNITY for the nonviolent struggle, where the movement can join and work with those who are trying to solve the problems of meeting the basic needs of the people.
در مورد بحران‌های چندگانه جاری در ایران، مثلاً کمبود آب و غیره، این فرصتی است برای مبارزه خشونت پرهیز، جایی که جنبش شما می‌تواند به آن‌ مطالبات (به حق) بپیوندد و با کسانی که در تلاش برای رفع مشکلات در تامین نیازهای اساسی مردم هستند، همکاری کند

CARDINAL PRINCIPLE: Always be totally against injustice but NEVER against the people who behave unjustly.
اصل بزرگ: همیشه با بی عدالتی مخالف باشید، و سرسختانه, اما هرگز دشمن افرادی که ناعادلانه رفتار می کنند نباشید

Q. 3-  How about keeping the trust of your people? Don’t you have to adopt an aggressive stand toward the oppressor, in order to keep the movement alive?
س 3- چگونه میتوانیم اعتماد مردم خود را حفظ کنیم؟ آیا برای زنده نگه داشتن جنبش خشونت پرهیز مجبور نیستیم موضعی تهاجمی در قبال ستمگر اتخاذ کنیم؟

A. 3-  To be effective, the nonviolent movement needs to come up with a short list of principles to follow. The list becomes the measures people can use to judge the nonviolent movement's authenticity. You need to get the people to agree to those principles BEFORE they join the nonviolent resistance.  Dr. Nagler offered to help co-create (with Moji) such a list for the nonviolent movement in Iran, if needed, and he emphasized that the nonviolent resisters must show that they do NOT support the violent actors, i.e., the movement MUST be separated from any violence. He also noted that a SMALLER number of nonviolent actors is better than a larger movement wherein violent and nonviolent tactics are mixed together. And also, it is very important to have an articulate plan of what you want the NEW IRAN to be. Have a vision for the future that is realistic, so you can attract more people to join the nonviolent movement.
ج 3- برای اثربخش بودن, جنبش خشونت پرهیز باید فهرست کوتاهی از اصول مورد پیروی خود ارائه کند. این فهرست به معیارهایی تبدیل می شود که مردم می توانند از آنها برای قضاوت در مورد اصالت جنبش خشونت پرهیز استفاده کنند. شما باید قبل از پیوستن به مقاومت خشونت پرهیز کنشگران را متعهد به موافقت با این اصول کنید. دکتر نگلر پیشنهاد کرد که میتواند در صورت نیاز جنبش خشونت پرهیز در ایران برای تولید چنین فهرستی با مجتبی آقامحمدی همکاری کند؛ و تأکید کرد که مقاومت‌های خشونت پرهیز باید نشان دهند که از کنشگران خشونت ورز حمایت نمی‌کنند، یعنی جنبش باید از هرگونه خشونت فاصله بگیرد. او همچنین خاطرنشان کرد که داشتن تعداد کمی از کنشگران خشونت پرهیز, بهتر از بودن در یک جنبش بزرگ‌تر است که در آن تاکتیک‌های خشونت‌آمیز و خشونت‌ پرهیز با هم مخلوط می‌شوند. و علاوه بر این, بسیار مهم است که یک چشم انداز واضح  و شفاف از آنچه می خواهید ایران جدید به آن صورت باشد، داشته باشید, و این چشم انداز برای آینده باید عملی و واقع بینانه باشد، و از این طریق می توانید افراد بیشتری را برای پیوستن به جنبش خشونت پرهیز جذب کنید

Q. 4-  We are misleading ourselves in this discussion. We are talking about fundamental change in a very complex country (Iran). So I don’t see how we can keep ourselves separate from any violent protest or resistance. The current regime has shown they will use any level of violence against the people. How can stopping the whole movement, in order to stop any violence be realistic?
س 4- داریم خود را در این بحث گمراه می کنیم. در حالی که ما در مورد تغییر اساسی در یک کشور بسیار پیچیده (ایران) صحبت می کنیم. نمی‌دانم چگونه می‌توانیم خود را از هرگونه اعتراض یا مقاومت خشونت‌آمیز جدا نگه داریم؟ رژیم کنونی نشان داده است که از هر سطحی از خشونت علیه مردم استفاده خواهد کرد. توقف کل جنبش برای توقف هرگونه خشونتی چگونه می تواند واقع بینانه باشد؟

A. 4-  If violence erupts on the nonviolent side during a specific demonstration or protest, STOP that demonstration, NOT the nonviolent movement altogether. In order to attract the "gray" populations, the movement must prove that change can occur nonviolently. There are ways to effect change and construct the country you want without being confrontational. Make reasonable demands for change without inflicting violence on others.
ج 4- اگر در جریان تظاهرات یا اعتراضی خاص، خشونت در میان خشونت پرهیزان شروع به فوران کرد، آن کنش یا تظاهرات بخصوص را متوقف کنید، نه کل حرکت را. برای جذب جمعیت های "خاکستری"  جنبش خشونت پرهیز باید ثابت کند که تغییر بدون خشونت ممکن است. باید نشان دهید که بدون  تهاجم راه‌هایی عملی برای ایجاد تغییر و ساختن کشوری که می‌خواهید  وجود دارد. باید بدون تحمیل خشونت به دیگران، تقاضاها و راه حل هایی منطقی برای محقق ساختن تغییر داشته باشید

Dr. Nagler gave an example: In Ukraine (in 2014) there was a big and popular uprising. Some tried to use violence. The nonviolent actors took pictures of the violent actors, and purchased for them one-way tickets out of Kiev. We must be disciplined in our nonviolent stances and tactics.
دکتر نگلر مثالی زد: در اوکراین (در سال 2014) یک خیزش مردمی بزرگ رخ داد. برخی سعی کردند از خشونت استفاده کنند. کنشگران خشونت‌پرهیز از خشونت ورزان عکس گرفتند و (پس از شناسایی) برای آن‌ افراد بلیت‌های یک‌طرفه برای خروج از کیف خریداری کردند. ما باید در مواضع و تاکتیک های خشونت پرهیز خود نظم داشته باشیم

Q. 5-  Should we kill the anger that we feel, compelling us to act against the current oppressive regime in Iran?
س 5- آیا خشمی را که احساس می کنیم, و ما را ترغیب به اقدام علیه رژیم ستمگر کنونی ایران می کند، باید از بین ببریم؟

A. 5-  EXCELLENT QUESTION. No, do not kill the anger you feel inside. Transform it into determination. Doing so gives the nonviolent movement tremendous POWER. Some spiritual training can help. For example, meditation can help transform the energy of anger into constructive determination.
ج 5- این سوال عالی است. نه، عصبانیتی را که در درون خود احساس می کنید نباید از بین ببرید, بلکه باید آن را به عزم تبدیل کنید. انجام این کار قدرت فوق العاده ای به جنبش خشونت پرهیز می دهد--و برخی از آموزش های معنوی هم می تواند کمک کند. به عنوان مثال، مدیتیشن (مراقبه) می تواند برای تبدیل انرژی خشم به عزم سازنده کمک کند

Q. 6-  We feel a sacred or holy rage that makes us want to kill the other side, the regime. Is there some way to justify killing the other side in nonviolence?
س 6- وقتی ما خشمی مقدس احساس می کنیم که باعث می شود بخواهیم طرف مقابل یعنی [عمال] رژیم را بکشیم. آیا در خشونت پرهیزی راهی برای توجیه کشتن طرف مقابل وجود دارد؟

A. 6- NO.  We must try, to the greatest extent possible, to be angry at the abuses of the regime, without hating the abusive people. In nonviolence we try to find constructive ways to END THE CYCLE OF VIOLENCE.
ج 6- خیر. ما باید سعی کنیم که تا حد ممکن از سوء استفاده های رژیم عصبانی باشیم، اما بدون اینکه از مردم بدکاران متنفر باشیم. درخشونت پرهیزی سعی می کنیم راه های سازنده ای برای پایان دادن به چرخه خشونت پیدا کنیم

Q. 7-  What is your opinion about the influence of the media in the nonviolence movement?
س 7- نظر شما در مورد تأثیر رسانه ها در جنبش خشونت پرهیزی چیست؟

A. 7-  The media is critical. Nonviolent activities must be covered and communicated as widely as possible. Try to locate sympathetic journalists. Create your own media, if necessary. Gandhi created four newspapers. Discussion groups can be a source to create media stories.
ج 7- رسانه حیاتی است. فعالیت‌های خشونت‌ پرهیز باید تا حد ممکن پوشش رسانه ای پیدا کند, و به طور گسترده اطلاع رسانی شود. سعی کنید خبرنگاران همدل پیدا کنید, و در صورت لزوم رسانه خود را ایجاد کنید. گاندی چهار روزنامه ایجاد کرد. گروه های [کوچک] بحث هم می توانند منبعی برای ایجاد پوشش رسانه ای باشند

Dr. Nagler left the group.
دکتر نگلر اتاق را ترک کرد 

Q: What Is the place of self-defense in nonviolence?
س: دفاع از خود در خشونت پرهیز چه جایگاهی دارد؟

A: Dr. Nagler’s books support the principle of Safety for All. If any violence starts to break out amid a nonviolent protest or action, it is essential to stop it. It is important to distinguish between aggressive violence intended to hurt or kill the oppressor's, versus "conditional self-defense" which intends to limit one's own injury without aiming to hurt the violent opponent--or to take revenge. 
ج: کتاب‌های دکتر نگلر از اصل "ایمنی برای همه" حمایت می‌کنند. اگر در میان یک اعتراض یا اقدام خشونت‌ پرهیز, خشونت شروع شد, توقف آن ضروری است. و بسیار مهم است که بین خشونت تهاجمی (با هدف صدمه زدن یا کشتن ستمگر) و "دفاع مشروط" از خود (که قصد محدود کردن آسیب به خود دارد--بدون آسیب رساندن به حریف خشن, یا انتقام گرفتن) تمایز قائل شویم

Q: What about suffering?
س: در مورد رنج چه میگویید؟

A: Nonviolent actions by nonviolent actors do NOT preclude pain and suffering. Some nonviolent actors may even be killed. The oppressor does violence in order to suppress nonviolent protests AND to provoke violence from nonviolent actors, which in turn is used as a pretext to justify the oppressor’s violence and to disrupt and crush the nonviolent movement.
ج: اقدامات کنشگران خشونت پرهیز مانع از درد و رنج نمی شود. حتی ممکن است برخی از این فعالان کشته شوند. ستمگر برای سرکوب اعتراضات خشونت پرهیز (و کنشگران چنین مبارزاتی را تحریک به خشونت کردن) عمدا دست به خشونت می زند. به خشونت کشاندن جنبش خشونت پرهیز به نوبه خود بهانه ای میشود برای توجیه خشونت ورزی سرکوبگران, و برای برهم زدن و سرکوب جنبش خشونت پرهیز 

- The issue of nonviolent struggle is important beyond Iran. We all must try to apply the principles of nonviolence to avoid worldwide collapse. The goal must be de-escalation of violence everywhere. The essence is that WE ARE ALL IN THE SAME BOAT. We humans have to be taught how to be nonviolent in order to do it well. We are “programmed” to CONNECT.
اهمیت مبارزه خشونت پرهیز فراتر از ایران میرود. همه ما باید سعی کنیم اصول خشونت پرهیزی را به کار ببریم تا از فروپاشی در سطح جهان جلوگیری کنیم. هدف باید خشونت زدایی در همه جا باشد. واقعیت این است که همه ما در یک قایق هستیم. ما انسان ها باید آموزش ببینیم که چگونه خشونت پرهیزی کنیم تا بتوانیم این مبارزه را به خوبی انجام دهیم. ما "برنامه ریزی" شده ایم برای همسرنوشتی و تصال 

- The struggle of violence and nonviolence is not limited to Iran. There is violence all over the world, verbal, physical, and in government policies. Despotism and violence have also existed in Europe and other Western cultures. Violence is endemic and therefore systemic. 
مبارزه خشونت ورزی و خشونت پرهیزی به ایران محدود نمی شود. خشونت کلامی، فیزیکی و در سیاست های حکومت ها در سراسر جهان وجود دارد. استبداد و خشونت در اروپا و دیگر فرهنگ های غربی نیز وجود داشته است. در همه جوامع بشری خشونت بومی و در نتیجه سیستمیک است

- It has been claimed that there are different poetic traditions in Iran, one of which justifies violence; and that  Middle Eastern countries do not have a history of nonviolence to draw on. 
ادعا شده است که در ایران سنت های شعری مختلفی وجود دارد که یکی از آنها خشونت را توجیه می کند. و اینکه کشورهای خاورمیانه سابقه خشونت پرهیزی برای استفاده از آن ندارند

- Regarding "culture," we need to note that Iran has had a 3000-year history of dictatorship, which feeds on violence; so we have absorbed, deep in our collective unconscious, the violent lifestyle imposed by despotism.
در مورد «فرهنگ» باید توجه کنیم که ایران سابقه 3000 ساله استبداد داشته که این سنت ریشه ای از خشونت تغذیه می‌کند. بنابراین ما در اعماق ناخودآگاه جمعی خود سبک زندگی خشونت ورزی (تحمیل شده توسط استبداد) را جذب کرده ایم

Q: What are some of the solutions?
س: برخی از راه حل ها چیست؟

A- There is much violence around the world and currently in America. If we are to survive as a specie (homo sapiens), we must learn to cooperate in solving our problems. Violence precludes cooperation. 
ج- خشونت زیادی در سراسر جهان و در حال حاضر در آمریکا وجود دارد. اگر می خواهیم به عنوان یک گونه زیستی (هوموساپین) زنده بمانیم، باید یاد بگیریم که برای حل مشکلاتمان همکاری کنیم. خشونت مانع همکاری است

- We must be taught how to be nonviolent, just as soldiers are taught to be lethally violent.
باید به ما [انسان ها] آموزش داد که چگونه خشونت پرهیز باشیم، همانطور که خشونت ورزی قتال به سربازان آموزش داده می شود

- A nonviolent response to violence always begins by remaining calm and trying to respond respectfully. It also helps to show care and concern for those you oppose. Responding violently will only escalate and intensify the violence. STAND YOUR GROUND, BUT DO NOT RESPOND WITH VIOLENCE.
واکنش خشونت پرهیز به خشونت همیشه با حفظ آرامش و تلاش برای پاسخ دادن محترمانه آغاز می شود. بعلاوه, مراقبت کردن از و نشان دادن محبت به کسانی که با آنها مخالف هستیم [به ترویج خشونت پرهیزی] کمک می کند. واکنش خشونت آمیز فقط خشونت را تشدید و گسترده می کند. اصول خود را نگاه دارید, اما با خشونت پاسخ ندهید

- An indigenous Iranian example of teaching nonviolence to children is the saying to them: “If you drop your end of the rope, the fight will be over.”
یک نمونه بومی ایرانی در آموزش خشونت پرهیزی به کودکان این جمله است که به آنها می گویند: تو اگر سر طناب خود را رها کنی دعوا تمام می شود

Q: How do we confront the systemic violence of the people in power? 
س: چگونه با خشونت سیستمیک افراد صاحب قدرت مقابله کنیم؟

A: While some see no choice but to respond violently, many people resist what the oppressive regime demands, but refuse to give in to the temptation of violence, i.e., a disciplined nonviolence even in the face of inflicted suffering, while maintaining the moral high ground of which Dr. Nagler spoke. Specific tactics can be learned from the many resource books that are available. 
ج: در حالی که برخی چاره‌ای جز واکنش خشونت‌آمیز نمی‌بینند، بسیاری از مردم در برابر آنچه رژیم ستمگر می‌خواهد مقاومت می‌کنند، اما از تن دادن به وسوسه خشونت خودداری می‌کنند، که این (همانگونه که دکتر نگلر گفت) یعنی حفظ اخلاقیات برتر یک خشونت پرهیزی منضبط, حتی در مواجهه با رنج‌های وارده از طرف خشونت ورزان. در این زمینه, تاکتیک‌های خاص فراوانی را می‌توان از کتاب‌ها و منابع متعددی که در دسترس هستند آموخت

- We do not need to reinvent the wheel of nonviolence.
ما نیازی به اختراع مجدد چرخ خشونت پرهیزی نداریم


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (3) -- Jan. 25, 2023 

نشست (3) -- 5 بهمن 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 


KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

Different participants made these main points:
نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

- Nonviolence is NOT passive submission to oppression. It is a form of active struggle.
خشونت پرهیزی تسلیم منفعلانه در برابر ظلم نیست--نوعی مبارزه فعال است

- As sung in the ballad of Iranian Nonviolence (that was played at the start of the room) “Putting down our rifles” ends the use of the destructive "language of fire and iron," creating an opportunity to use the nonviolent language of love, compassion, and tolerance.
همانطور که در تصنیف ‌خشونت پرهیزی ایرانی (که در ابتدای اتاق پخش شد) خوانده می‌شود، «تفنگ‌هایمان را زمین بگذاریم» به استفاده مخرب از «زبان آتش و آهن» پایان می‌دهد و فرصتی برای استفاده از زبان خشونت پرهیز عشق، شفقت و بردباری ایجاد می‌کند

We call upon all those who perpetrate violence inside Iran to put down their arms. This includes, first, those in the current regime who are violent against the people--who are tired of oppression. Secondly, we ask all who seek vengeance against the regime to also put down their guns and other weapons.
ما از همه کسانی که در داخل ایران مرتکب خشونت می شوند می خواهیم که سلاح های خود را زمین بگذارند. این اولاً شامل کسانی می شود که در رژیم کنونی علیه مردم خشونت میکنند--مردمی که از ظلم و ستم خسته شده اند. ثانیاً، ما به همچنین از همه کسانی که به دنبال انتقام گرفتن از رژیم هستند می خواهیم که اسلحه های گرم و سایر سلاح های خود را نیز زمین بگذارند

JAMES BLOK'S REMARKS
سخنان جیمز بلاک

- He explained his conversion from a U.S. Army officer into a nonviolence and peace activist. 
او درباره چگونگی تبدیل شدن خود از یک افسر نیروی زمینی ارتش ایالات متحده به یک فعال صلح و خشونت پرهیزی توضیح داد

As an Army psychologist, for about 20 years, he tried to heal and help many American soldiers whose lives were damaged by participation in war. The soldiers leave the battlefield, but the traumas of war do not leave the soldiers’ minds--and bodies. 
او به عنوان یک روانشناس ارتش حدود 20 سال تلاش کرد تا بسیاری از سربازان آمریکایی را که شرکت در جنگ به زندگی شان آسیب رسانده بود شفا دهد و به آنها کمک کند. سربازان میدان نبرد را ترک می کنند، اما آسیب های جنگ از ذهن و بدن آنها خارج نمی شود

- The many forms of psychological suffering that James treated in American veterans (PTSD, violent outbursts, shame, guilt, anxiety, suicide attempts, etc.) turned his mind and heart toward peace and nonviolence activism. He got rid of all the guns he owned. He laid his own rifles down.
جیمز انواع مختلفی از رنج های روانی را در کهنه‌سربازان آمریکایی درمان می کرد (از جمله عارضه عصبی پس از فاجعه, طغیان‌های خشونت‌آمیز، شرم، احساس گناه، اضطراب، اقدام به خودکشی و غیره) و این پروسه ذهن و قلب او را به سمت صلح و کنشگری خشونت‌پرهیز سوق داد. او از شر تمام اسلحه هایی که در اختیار داشت خلاص شد, یعنی تفنگ های خودش را زمین گذاشت

James now studies nonviolent behaviors, which are a set of skills we all can learn but must practice in order to become proficient. 
 جیمز در حال حاضر رفتارهای خشونت پرهیز را مطالعه می کند، مجموعه ای از مهارت ها که همه ما می توانیم یاد بگیریم اما باید آنها را تمرین کنیم تا ماهر شویم 

THE MEANING OF WAGING PEACE
معنی صلح افروزی 

- Violent people wage war. Nonviolent people wage peace. Nonviolence inovolves skills and behaviors that are carried out actively.
 خشونت ورزان جنگ افروزی میکنند, و خشونت پرهیزان صلح  افروزی. خشونت پرهیزی مهارت ها و رفتارهایی را شامل میشود که فعالانه صورت میپذیرد

- Soldiers are trained to kill efficiently on the battlefield. Those who would "wage peace" must be trained in the skills of nonviolence; and practice, practice, practice.
 سربازان برای ماهر شدن در کشتن (در میدان جنگ) آموزش دیده اند. کسانی که می خواهند صلح افروزی کنند, باید مهارت های خشونت پرهیزی را یاد گرفته, و بعد تمرین، تمرین، و تمرین کنند 

- The phrase "waging war" is hard to translate into Persian, and brings to mind “attacking.” The concept or idea of waging peace means actively trying to engage a potential or active attacker in nonviolent conduct, in part by modeling such behaviors, i.e., to get the attacker to behave similarly, nonviolently.
 ترجمه عبارت "جنگ افروزی" به فارسی کمی سخت است و "حمله" را به ذهن متبادر می کند. مفهوم یا ایده صلح افروزی به معنای تلاش فعالانه برای درگیر کردن یک مهاجم بالقوه یا فعال در رفتارهای خشونت پرهیز است، تا حدی که او از چنین رفتارهایی الگوبرداری کند, یعنی ترغیب کردن مهاجم به رفتاری مشابه با مدافع خشونت پرهیز 

- The first two skills of nonviolence are remaining CALM and using RESPECTFUL words--treating the others with dignity, leading nonviolently by example. If that does not work, you may have to defend yourself physically. But even then, your goal is trying your best to avoid inflicting unnecessary harm on the violent aggressors.
 دو مهارت اولیه خشونت پرهیزی آرام ماندن و استفاده از کلمات محترمانه است--حفظ کرامت در مواجهه با دیگران, که یعنی برای آنان مثالی از رفتار خشونت پرهیز شدن. اگر این روش موثر نبود، ممکن است مجبور شوید از خود دفاع فیزیکی کنید. اما حتی در این صورت، هدف شما این است که تمام تلاش خود را بکنید تا از وارد کردن آسیب های غیرضروری به متجاوزان خشن خودداری کنید

- Your physical resistance is designed to protect yourself from harm. The goal of an attack is to harm or kill. The goal of defense is to protect without harm, if possible. 
مقاومت فیزیکی برای محافظت شما از خودتان طراحی شده وقتی که میخواهید آسیب نبینید, در حالی که هدف حمله آسیب رساندن یا کشتن است. هدف دفاع, در صورت امکان, محافظت بدون آسیب زدن است

- The goal of waging peace is to turn your enemy into at least a neutral, if not a friend.
هدف صلح افروزی این است که دشمن خود را اگر نه به یک دوست، بلکه حداقل به یک فرد بیطرف تبدیل کنید

Q: What should one do when faced with a violent aggressor who does not stop to listen, and refuses to back down?
س: هنگام مواجهه با یک متجاوز خشن که [حتی لحظه ای] برای گوش دادن توقف نمیکند و حاضر به عقب نشینی نیست، چه باید کرد؟  

A: Of course, a soldier in combat has no choice. He is in a kill or be killed situation. But as to nonviolent civilians, nonviolence is neither passive nor it is behaving weakly. You can actively WAGE PEACE, meaning that there are lots of nonviolent skills that may defuse on-going or pending violence. For example, you can learn to remain CALM and speak RESPECTFULLY to the aggressor. You can be firm and confident without becoming LOUD. You can BACK AWAY, giving the aggressor more time to think. But if someone violently attacks you (or your family, or community), then you have every right to DEFEND yourself. Even Mahatma Gandhi said that if nonviolent defense is not possible, then there is no choice, no hesitation, except to use violent means, as a last resort, when facing brutal oppression. 
ج: البته یک سرباز در جنگ چاره ای ندارد. او در وضعیت کشتن یا کشته شدن است. اما در مورد غیرنظامیان خشونت‌پرهیز, خشونت پرهیزی آنها نه منفعل بودن و نه ضعیف عمل کردن است. شما می توانید به طور فعال صلح افروزی کنید، به این معنی که بسیاری از مهارت های خشونت پرهیز هست که ممکن است بتواند خشونت جاری یا نزدیک به وقوع را خنثی کند. برای مثال، می توانید یاد بگیرید که آرام بمانید و با متجاوز با احترام صحبت کنید. شما می توانید محکم و مطمئن باشید بدون اینکه فریاد بزنید. شما می توانید به عقب برگردید و به متجاوز زمان بیشتری برای فکر کردن بدهید. اما اگر کسی با خشونت به شما (یا خانواده و یا جامعه شما) حمله کند، مسلما شما حق دارید که از خود دفاع کنید. حتی مهاتما گاندی گفت که اگر دفاع خشونت‌پرهیز ممکن نباشد، چاره‌ای نیست, در چنین وضعیت مواجهه با ظلم وحشیانه ای, هیچ تردیدی بجز استفاده از خشونت‌ وجود ندارد؛ ولی فقط به عنوان آخرین راه‌ حل ممکن 

Q: If nonviolence does not work and you are being attacked, can you kill the attacker?
س: اگر خشونت پرهیزی کارساز نباشد و به شما حمله شود، آیا می توانید مهاجم را بکشید؟

A: As emphasized previously, the goal of nonviolent self-defense is to protect yourself or the community, not to harm or kill the attackers. If NO other way exists, the next goal is to kill or harm as few of the violent aggressors as absolutely necessary, in order to achieve genuine defense.    
ج: همانطور که قبلاً بر ان تأکید شد، هدف دفاع خشونت پرهیز محافظت از خود یا جامعه است، نه آسیب رساندن یا کشتن مهاجمان. اگر راه دیگری وجود نداشته باشد، هدف بعدی کشتن یا آسیب رساندن به کمترین تعداد از متجاوزان خشن است به منظور دستیابی به دفاع صادقانه 

Q: What about revenge?
س: انتقام چطور؟

A: Seeking revenge, an eye for an eye, is a form of planned violence. There is no place for revenge in nonviolent resistance. Revenge simply perpetuates the unending cycle of violence. You can verbally and physically defend yourself. But do not seek revenge. Do not behave like the people who seek to harm you. 
ج: انتقام جویی، چشم در برابر چشم، نوعی خشونت برنامه ریزی شده است. در مقاومت خشونت پرهیز هیچ جایی برای انتقام وجود ندارد. انتقام جویی تنها نتیجه اش تداوم بخشیدن به چرخه بی پایان خشونت است. شما می توانید به صورت کلامی و فیزیکی از خود دفاع کنید. اما به دنبال انتقام نباشید. مثل افرادی که میخواهند به شما آسیب برسانند رفتار نکنید

Q: What is "conditional" self-defense?
س: دفاع «مشروط» چیست؟

A: It is protecting yourself or your community, while trying not to keep the cycle of violence going. The best defense is to step away, if possible, from a potentially violent situation. Physically fighting to protect yourself is always a last resort. Ultimately, the goal of nonviolent struggle is for everyone to survive, so that dialogue and peace becomes possible. 
ج: دفاع مشروط نوعی محافظت از خود یا جامعه‌تان است، در حالی که سعی می‌کنید گردش چرخه خشونت ادامه پیدا نکند. بهترین دفاع این است که در صورت امکان از یک موقعیت خشونت بالقوه دور شوید. مبارزه فیزیکی برای محافظت از خود همیشه آخرین راه حل است. در نهایت، هدف از مبارزه خشونت پرهیز این است که همه زنده بمانند، تا گفتگو و صلح ممکن شود

Q: Can a gun be used nonviolently?
س: آیا در مبارزه خشونت پرهیز میتوان از اسلحه استفاده کرد؟

A: Yes, sometimes. You can try to get an attacker to back away by showing a gun, but not firing it. If that is not enough, you can fire the gun into the air. If that is not enough, you can shoot to disable, but not to kill the violent aggressor. If that is not enough to end the violence against you or your community, do what is necessary for self-defence. 
ج: بله، گاهی اوقات. شما می توانید بدون شلیک با نشان دادن اسلحه سعی کنید مهاجم را وادار به عقب نشینی سازید. اگر این کافی نیست، می توانید اسلحه را به هوا شلیک کنید. اگر این کافی نیست، می توانید تیراندازی کنید تا متجاوز خشن را از کار بیندازید، اما نه برای کشتن او. و اگر این هم برای پایان دادن به خشونت علیه شما یا جامعه تان کافی نبود، آنچه را که برای دفاع لازم است انجام دهید

Q: Is “legitimate self-defense” part of nonviolence?
س: آیا  "دفاع مشروع" بخشی از خشونت پرهیزی است؟

A: As it has been emphasized, again, nonviolence recognizes self and community defense as an inherent right.  However, the goal is to survive, not to physically harm, kill, or seek revenge against the attackers. Nonviolence is neither passivity nor weakness. You protect yourself (or your family--or community) from violent aggression, but you do not counter-attack when you are safe.
ج: همانطور که بارها تاکید شده، مبارزه خشونت پرهیز دفاع از خود و اجتماع را به عنوان یک حق ذاتی می شناسد. با این حال، هدف زنده ماندن است، نه آسیب فیزیکی زدن, کشتن و یا انتقام گرفتن از مهاجمان. خشونت پرهیزی نه انفعال است و نه ضعف. البته که شما حق دارید از خود (یا خانواده‌--و یا جامعه تان) در برابر تهاجم خشونت‌آمیز محافظت کنید، اما در مبارزه خشونت پرهیز وقتی به شرایط امن رسیدید، دست به ضد حمله نمی‌ زنید 

ANNOUNCEMENTS -- اطلاعیه ها 

- Starting from the club's next meeting (Feb. 5, 2023) we will gather weekly on Sundays, starting at 10 p.m. Iran time. We encourage one and all to invite others to attend. 
 از جلسه بعدی (16 بهمن 1401) اتاق هفتگی ما یکشنبه‌ها ساعت 10 شب (به وقت ایران) باز میشود, و ما همه را تشویق می کنیم که دیگران را برای شرکت در نشست های ما دعوت کنند

- Retired Professor, Dr. Michael Nagler (founder of Metta Center for Nonviolence) will be our special guest at the next meeting.
پروفسور بازنشسته، دکتر مایکل نگلر (بنیانگذار مرکز خشونت پرهیزی متا) مهمان ویژه جلسه بعدی ما خواهد بود

- Two internationally well-known nonviolence and peace scholars and activists, namely  Professors Cornel West and Richard Falk have sent “messages of encouragement” to the Iranian Nonviolence project. 
دو دانشمند و کنشگر معروف (در سطح بین المللی) که در زمینه صلح و خشونت پرهیزی بسیار شناخته شده اند, یعنی پروفسور کورنل وست و پروفسور ریچارد فالک "پیام تشویق" برای پروژه خشونت پرهیزی ایرانی ارسال کرده اند 

WE ARE GENTLE ANGRY PEOPLE
ما مردمانی خشمگین ولی نرم خو هستیم

- John, an 84-four-year-old American peace activist, sang live for the room a beautiful song of nonviolence. The lyrics included: “We are gentle angry people / and we are singing, singing for our lives...[and] This is a land of many colors / and we are singing, singing for our lives.”
جان، یک فعال صلح 84 ساله آمریکایی، یک آواز زیبای خشونت پرهیزی را به صورت زنده برای اتاق خواند. و این هم برخی از اشعار این ترانه: ما مردمانی خشمگین ولی نرم خو هستیم / و می خوانیم، برای زندگی خود می خوانیم... [و] این سرزمین پر از رنگ های متکثر است [که قدر همه شان را میدانیم] / و ما می خوانیم، برای زندگی خود می خوانیم

- Before the room ended, we all hoped for a free Iran, where there is no more hatred, flag burning, and violence. 
قبل از پایان اتاق، همه ما برای ایرانی آزاد ابراز امیدواری کردیم, جایی که در آن از این پس نفرت، پرچم سوزی و خشونت وجود نداشته باشد

- May the Iranian and American peoples be able to talk with one another freely and peacefully. 
باشد که مردم ایران و آمریکا بتوانند آزادانه و در صلح و صفا با یکدیگر گفتگو کنند


PEACE IS POSSIBLE!

صلح ممکن است
______________

Session (2) -- Jan. 18, 2023 
نشست (2) -- 28 دی 1401

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 


KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه 

Different participants made these main points:
نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

- Violence is universal to the human condition, and is not limited to (or more prominent) in any specific region of the world. 
خشونت پدیده ای جهانی در زندگی همه انسان هاست, و محدود به (یا شدیدتر در) هیچ نقطه ویژه ای از جهان نیست  

- The limbic system, a more primitive part of the brain, controls and moderates our emotional reactions, i.e., anger. This part of the brain can start and direct violent behavior. A higher part of the brain, namely the frontal cortex, controls our more abstract and rational thoughts -- i.e., “I will not react with violence.”
دستگاه لیمبیک (که بدوی تر از دیگر بخش های مغز است) واکنش های عاطفی-احساسی ما -- مانند خشم -- را کنترل و متعادل میکند. این بخش از مغز میتواند رفتار خشونت بار را شروع کرده و به آن جهت بدهد. قسمت فوقانی تری از مغز (یعنی قشر پیشانی) افکار انتزاعی تر و منطقی تر ما را کنترل می کند -- یعنی: من با خشونت واکنش نشان نخواهم داد

- When we react with strong emotions (i.e., anger, fear, a sense of threat) we are likely to run away or stand and fight. If we SLOW DOWN by asking ourselves questions (i.e., What am I feeling at this moment ? What is happening between me and others? And How do I want to respond in this situation?) we have an opportunity to avoid responding automatically with verbal and/or physical violence.
 هنگامی که ما با احساسات قوی (مانند عصبانیت، ترس، احساس تهدید) واکنش نشان می دهیم، احتمالا فرار می کنیم یا می ایستیم و مبارزه می کنیم. اگر با پرسیدن سوال از خود, سرعت واکنش مان را آهسته تر کنیم (یعنی از خود بپرسیم که: در این لحظه من چه احساسی دارم؟ بین من و دیگران چه اتفاقی دارد می افتد؟ و چگونه واکنشی می خواهم در این موقعیت نشان دهم؟) فرصتی خواهیم داشت تا از پاسخ دادن خودکار به صورت خشونت کلامی و/یا فیزیکی پرهیز کنیم 

- Humans tend to react first with emotions. We must be patient, slow our reactions, think, and understand our feelings. Then we can CHOOSE to behave nonviolently.
انسان ها در ابتدا تمایل دارند با احساسات واکنش نشان دهند. ما باید صبور باشیم، واکنش های خود را آهسته کنیم، فکر کنیم و احساسات خود را درک کنیم. سپس می توانیم رفتار غیرخشونت آمیز را انتخاب کنیم

- When patience-driven behaviors and skills are well-learned, they become nearly automatic and subconscious.
وقتی رفتارها و مهارت‌های مبتنی بر صبر به خوبی آموخته شوند، تقریباً خودکار و ناخودآگاه می‌شوند

Young children react to things on a more primitive, more emotional level. They must be taught skills, such as “self-talk”… and how to:
(a) Recognize their feelings (i.e., anger, sadness, fear)
(b) Slow down and think about those feelings
(c) Think about alternative ways of responding, and most important 
(d) Choosing to behave nonviolently.
کودکان خردسال در سطحی ابتدایی تر و احساسی تر به پدیده ها واکنش نشان می دهند. آنها باید با مهارت‌های لازم آموزش داده شوند, مانند «صحبت با خود» و ... و اینکه چگونه: الف) احساسات خود را بشناسید, مثل خشم، غم، ترس؛ ب) سرعت واکنش خود را کم کنید و به آن احساسات فکر کنید؛ ج) در مورد راه های جایگزین برای پاسخ فکر کنید؛ و مهمتر از همه  د) چگونگی انتخاب رفتار خشونت پرهیز 

- A child taught nonviolent techniques of interacting from a young age is best. Then, the skills are deeply learned and can become almost automatic.
کودکانی که از سنین پایین تکنیک‌های تعامل خشونت پرهیز را آموزش می بینند در بهترین شرایط هستند, زیرا این مهارت ها را عمیقاً آموخته, و این نوع رفتار میتواند در آنها تقریباً خودکار شود

- It is easier to teach a child, than an adult, as to the how of responding  with nonviolence, which is a learned skill؛ but nonviolence can be learned at any age. 
آموزش دادن چگونگی واکنش های خشونت پرهیز به یک کودک آسانتر از یک بزرگسال است, زیرا اینگونه رفتار یک مهارت یادگرفتنی است؛ اما خشونت پرهیزی را در هر سنی میتوان آموخت

In general, the people in the Iranian society and culture are not violent. But economic and political conditions have imposed violent conducts on them. So, there is a mistaken impression in the international community that the society (and culture) of Iran is violent. Most Iranians, however, are a peaceful people.
 فرهنگ ایرانی و مردم جامعه ایران عموما خشن نیستند, و این شرایط اقتصادی و سیاسی است که "رفتار خشونت آمیز را به آنها تحمیل کرده است."  بنابراین، تصور اشتباهی در جامعه جهانی وجود دارد که جامعه و فرهنگ ایران خشن است, اما قریب به اتفاق ایرانیان مردمانی صلح‌جو هستند

- Problems, including violence, occur when foreign governments try to interfere in the internal politics and functioning of Iran, i.e., the U.S. re-installation of the Shah in the 1953 coup. 
مشکلات، از جمله خشونت، زمانی رخ می دهد که دولت های خارجی تلاش می کنند در امور داخلی و در عملکرد سیاسی ایران دخالت کنند، مثلا دوباره روی کار آوردن شاه توسط آمریکا در کودتای 1953

- The current regime in Iran is committing violence against its own people, i.e., killing nonviolent human rights women protesters. 
رژیم کنونی در ایران علیه مردم خود مرتکب خشونت می‌شود، به‌عنوان مثال، زنان خشونت پرهیز معترض به پایمال شدن حقوق‌ بشر را می‌کشد 

- External and internal violence must both be addressed.
خشونت خارجی و داخلی هر دو باید مورد توجه قرار گیرد

- To produce a lasting impact, nonviolence takes a longer time than violence. Patience is essential as we engage in nonviolent resistance. We may not see the positive results of our nonviolent behaviors in our lifetime. 
در مقایسه با خشونت, خشونت پرهیزی به زمان بیشتری نیاز دارد تا تأثیرگذار شود. هنگامی که ما درگیر مقاومت خشونت پرهیز هستیم، صبر ضرورتی عمیق است؛ و ممکن است که ما نتایج مثبت رفتارهای خشونت پرهیزمان را در طول زندگی خود نبینیم

- Progressive movements are often powered by youth (i.e., GenZ), hence they are naturally impatient. The importance of patience cannot be over-emphasized. 
جنبش های پیشرو اغلب توسط جوانان (به عنوان مثال، نسل "زد") قدرت می گیرند، بنابراین آنها به طور طبیعی بی تاب هستند. اهمیت صبر را نمی توان مورد تاکید موکد قرار نداد

- When we are impatient for foundational change, and for real peace, we become more vulnerable to falling into the trap of violence in our struggles.
وقتی برای تغییر اساسی و صلح واقعی بی تابی می کنیم، نسبت به افتادن در تله خشونت در مبارزات خود آسیب پذیرتر می شویم

Q: Is being patient a learnable mechanism to cope with harsh conditions?
س: آیا صبور بودن مکانیسمی یادگرفتنی برای کنار آمدن با شرایط سخت است؟

A: It can be thought of that way. Patience slows us down and allows us to have time to think and choose to be nonviolent. Thus, patience gives us time to interact and engage with others without escalating into verbal or physical violence. 
ج: می توان به این شکل فکر کرد. صبر واکنش های ما را آهسته تر می کند و به ما اجازه می دهد زمانی برای فکر کردن و انتخاب خشونت پرهیز داشته باشیم. بنابراین، صبر به ما زمان می‌دهد تا بدون افزایش خشونت کلامی یا فیزیکی با دیگران گفتگو و تعامل داشته باشیم

With patience we can understand the thoughts and feelings of others, thus defusing their violent behaviors. 
با صبر و حوصله می توانیم افکار و احساسات دیگران را درک کنیم, و در نتیجه رفتارهای خشونت آمیز آنها را خنثی کنیم


- The learnable skills of nonviolent struggle must be practiced and lived, continuously.
مهارت های یادگرفتنی مبارزه خشونت پرهیز را باید به طور مداوم تمرین و زندگی کرد


PEACE IS POSSIBLE!
صلح ممکن است
___________

First Session -- Jan 11, 2023 

نشست یکم -- ۲۱ دی ۱۴۰۱

LISTEN HERE  //  اینجا بشنوید 

https://www.clubhouse.com/room/PQVZXVgn?utm_medium=ch_room_xerc&utm_campaign=InwsoAPwsBIL8OvN1t5-rw-540697 


KEY POINTS of the meeting

نکات کلیدی جلسه  

Main goals of the "Iranian Nonviolence" initiative:
اهداف اصلی این حرکت 

1- Talking and learning interactively about nonviolence, as an ethically evolved collaborative and peaceful approach to human interactions and to managing conflicts, in social, political, ecological, etc. realms.
 یک- گفتگو و یادگیری تعاملی در مورد خشونت پرهیزی، که یک رویکرد تکامل یافته اخلاقی, مشارکتی, و صلح آمیز است, برای تعاملات انسانی و مدیریت تعارضات، در حوزه های اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره

2- Creating a sustained bilingual forum within which Iranian people (especially inside Iran) can engage in peace-building dialogue of un-demonization, especially with American people.
دو- ایجاد یک انجمن دوزبانه پایدار که در آن مردم ایران (علی الخصوص در داخل کشور) بتوانند گفتگوهایی صلح‌ساز -- و در جهت هیولازدایی -- بویژه با مردم آمریکا داشته باشند 

3 - Discovering (and operationalizing for the present day) the rich and ancient
heritage of Iranian nonviolence that exists indigenously in the culture and poetry of Iran.  
سه- کشف و عملیاتی کردن (برای جهان امروز) میراث غنی و اصیل خشونت پرهیزی ایرانی که به صورت بومی در فرهنگ و شعر ایران وجود دارد

4- Fostering genuine dialogue, in order to nonviolently and non-colonially support the very hard nonviolent struggles of the Iranian people (especially inside the country), as they seek "good governance" , human and women's rights, religious freedom, democracy, social justice, ecological preservation, etc. 
 چهار- ترویج گفتگوی واقعی به منظور حمایت خشونت‌ پرهیز (و غیراستعماری) از مبارزات بسیار سخت و خشونت‌ پرهیزانه مردم ایران (به‌ویژه در داخل کشور) که به دنبال "حکمرانی خوب" ، حقوق بشر و زنان، آزادی دینی-عقیدتی، دموکراسی، عدالت اجتماعی ، حفظ محیط زیست، و غیره هستند


Different participants made these main points:
نکات اصلی مورد اشاره شرکت کنندگان جلسه  

- Nonviolent dialogue is not possible with repressive regimes that have no “decency and integrity” so un-armed violence, like sabotaging public infrastructures without killing people, is the "only" effective method to end the regime’s atrocities in Iran.
گفتگوی خشونت پرهیز با یک رژیم سرکوبگر که هیچ "کمال و شرفی" ندارد ممکن نیست, بنابراین خشونت بدون اسلحه, مثل تخریب زیربناهای عمومی بدون کشتن مردم, تنها روش موثر برای خاتمه دادن به جنایات رژیم در ایران است 

- Nonviolence has been tried unsuccessfully in Iran, so violent struggle is the only way now. 
خشونت پرهیزی در ایران سعی شده ولی موفق نبوده, بنابراین الان دیگر راهی بجز مبارزه خشونت محور باقی نمانده است 

- An American participant said that he went from being a U.S. military officer (now retired--and a member of Veterans For Peace) to being a nonviolence advocate, because of his military duties as a psychologist trying to heal "badly damaged" American soldiers who had experienced the violence of war. 
یک شرکت کننده آمریکایی در باره خودش گفت که از درجه افسری در ارتش امریکا (حالا بازنشسته -- و عضو "کهنه سربازان صلح طلب") به مدافع خشونت پرهیزی بودن رسیده, به دلیل اینکه به عنوان روانشناس ارتش سعی در معالجه سربازان آمریکایی "بسیار آسیب روانی" دیده ای داشته که خشونت جنگ را تجربه کرده بودند  

- Two giants of nonviolence are Mahatma Gandhi, and Nelson Mandela. Their work in India and South Africa showed that nonviolent transformation can lead to a more democratic and just society. 
دو قهرمان خشونت پرهیزی مهاتما گاندی و نلسون ماندلا هستند, که مبارزات آنها در هند و آفریقای جنوبی نشان داد که تحول خشونت پرهیز می تواند در رسیدن به یک جامعه بیشتر دموکراتیک و عادلانه پیشتاز باشد 

- Two foundational components of nonviolence: (1) Listening deeply to understand different perspectives, especially opposing ones; and (2) Genuine dialogue is a good alternative to violence.
دو زیربنای بنیادی خشونت پرهیزی: ۱- شنیدن عمیق یکدیگر برای فهم دیدگاه های مختلف -- و بویژه مخالف؛ ۲- گفتگوی صادقانه جایگزینی خوب برای خشونت است  

- Nonviolence takes time and needs to persist, so nonviolent protests and dialogue are long term processes.
مبارزه خشونت پرهیز باید تداوم داشته باشد و صبوری می طلبد, پس این نوع مبارزه فرایندی دراز مدت است که نیاز به تداوم تظاهرات و گفتگو دارد 

- Leaders in the regime may oppose any dialogue, but the people in the Iranian civil society should keep talking to one another. 
رهبران رژیم ممکن است با هرگونه گفتگو مخالف باشند, اما مردم در جامعه مدنی ایران باید به گفتگو با یکدیگر ادامه دهند 

- Reading books on nonviolence (for example by Paul K. Chappell--author of the book, "The Art of Waging Peace") was recommended, because seeking peace through nonviolence are skills that must be learned, AND there are many nonviolent creative ways to end the violent atrocities of the current Iranian regime. 
مطالعه کتاب های مختلف در باره خشونت پرهیزی (مثل "هنر صلح ورزی" نوشته پال چپل) توصیه شد, به این دو دلیل که جستجوی صلح از طریق خشونت پرهیزی شامل مهارت هایی است که باید یاد گرفته شوند, و راه های خشونت پرهیز و خلاقانه زیادی برای خاتمه دادن به جنایات وحشیانه رژیم فعلی ایران وجود دارد 

- Group dialogue is helpful and should continue.
گفتگوی گروهی مفید است و باید ادامه داشته باشد 


PEACE IS POSSIBLE!
صلح ممکن است


 

No comments:

Post a Comment

IRANIAN NONVIOLENCE ******* خشونت پرهیزی ایرانی

NOTE   >>    Peace And Truth Heals (PATH)   https://juustwa.org/ speakers-and-presenters/ brother-moji-agha/ -------------------------...